چکیده:
تعادل، توجه منطقی و خردگرایانه و نه عاطفی و احساسی صرف است که م یتواند سبب تبلور حق گرایی و آرامش در جامعه شود. گاه در جامع هی اسامی، خلل و نقصان در تربیت اجتماعی دیده م یشود که میتوان ردپایی از رعایت نکردن اصل تعادل در رفتارهای انسانی را مشاهده کرد. در این پژوهش، مفاهیم
و آموزههای تربیتی تعادل در بعضی از تفاسیر، بهویژه در تفسیر المیزان و فی ظال القرآن بررسی شده است که نگاه اجتماعی بیش ری دارند و وجه اش راک و اف راق این دو تفسیر، در بیان اصل تعادل ارائه گردیده است. صاحب فی ظال القرآن، تعادل را ب هطور صریح، با نگاه به لایههای اجتماعی شرح و بسط داده است و المیزان با توجه به سیاق آیات، به بیان علمی اصل تعادل پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه و تحلیل راهبردهای رسیدن به اصل تعادل از نگاه این دو مفر است. روش این پژوهش، تحلیلی _ توصیفی است. در این پژوهش، افراط و تفریط و نداشن تعادل، مهمترین آفت اجتماعی به شمار آمده است.
خلاصه ماشینی:
بر اساس این، دو مفسر بزرگ اجتماعی قرآن، سید قطب و علامه طباطبایی را انتخاب کرده است؛ زیرا این دو مفسر در تفسیر خود، به آثار و اخبار منقول تکیه نمیکنند، بلکه برای رسیدن به مفاهیم و معارف آیات، علامه طباطبایی بر پایهی اندیشهورزی و استدلال روشمند به کار خود میپردازد و سید قطب، جامعهشناسانه به آیات قرآن نظر دارد و هدف اصلی آنان، بازگشت به آموزههای قرآن و آوردن آن به متن زندگی مردم است و بینش این مفسران، ارائهی یک نظام دینی است که حرکت، سازندگی و مسئولیت در جامعه القا میکند؛ بنابراین، با مقایسه و تحلیل دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی و سید قطب بر اساس یافتههایی از قرآن، به مباحث موردنیاز جامعه میپردازد تا مشکلات عصر حاضر دربارهی نداشتن تعادل را بشناسد و دین را به شکل جدیدی، متناسب با زمان، برای پاسخگویی به حل مسائل و مشکلات مطرح کند و با ارائهی راهحلهای برگرفته از قرآن کریم در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن، بعضی از آیات شریف قرآن دربارهی تعادل را بر زندگی و نیز اوضاع و احوال نیازهای مردم در عصر جدید تطبیق دهد و با احیای نهضت اصیل اسلامی، شکاف ژرف میان مسلمانان را پر کند و با شناساندن رسالت علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ...
هدف این پژوهش آن است که همهی ارزشهای انسانی هماهنگ باهم شناخته شود و رشد کند و با شناخت بایستههای تعادل در جادهی متعادل اسلام، با نگاه اجتماعی علامه طباطبایی و سید قطب، از افراط در یک حق خودداری شود که منجر به بیشتر انحرافهای جامعه میگردد و نیز از رشد سرطانی بعضی از ارزشها جلوگیری گردد که سبب محو ارزشهای دیگر میشود و به ارزشها بهصورت مجموعهی بههمپیوسته و مرتبط باهم بنگرد تا یک انسان بر محور تعادل و جامعیت در جامعه معرفی شود.