چکیده:
پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ اثربخشی مداخلههای مربیمحور و والدینمحور بر رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان هفت تا 10 سال با اختلال هماهنگی رشدی از طریق مهارتهای حرکتیانجام شد. 84 کودک دختر و پسر از هشت مدرسۀ ابتدایی مناطق چهار، هشت و 13 تهران که توسط پرسشنامۀ اختلال هماهنگی رشدی دارای اختلال تشخیص داده شده بودند، بهصورت تصادفی در سه گروه مداخلۀمربیمحور، مداخلۀوالدینمحورو کنترل قرار گرفتند. دو گروه تجربی بهمدت 12 هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقهمهارتهای حرکتی مدنظر را تمرین کردند. تمامی شرکتکنندگان قبل و بعد از مداخله با مقیاس رشد اجتماعی (وایلند، 1989)، پرسشنامة آگاهی عاطفی (ریف، 2008) و کانرز (فرم مخصوص والدین، 2001) آزمون شدند. تحلیل نتایج با آزمون کوواریانس نشان داد هر دو گروه تجربیدر نمرۀ کل رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری نمرۀ بهتری بهدست آوردند؛ البته گروه مربیمحور در رشد اجتماعی در مقایسه با گروه والدینمحور بهتر بود که این یافته به تاثیرمثبت همسالان و محیطگروهی اشاره میکند و نیز گروه والدینمحور در رشد عاطفی بهتر از گروه مربیمحور بود که نشاندهندۀ وجود وابستگی بین کودکان و والدین است. این نتایج مشخص کرد هردو مداخله به بهبود رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی کمک میکنند، اما مداخلۀ مربیمحور در رشد اجتماعی و مداخلۀ والدینمحور در رشد عاطفی فواید بیشتری دارند.
The purpose of this study was to compare instructor-based and parent-based interventions on social development, emotional development and cognitive development in seven to 10 years old children with developmental coordination disorder through motor skills training. Participants consisted of 84 girls and boys from eight elementary school at four, eight and 13 Tehran educational zones; they were screened by developmental coordination disorder questionnaire, then randomly divided into three groups: instructor-based, parent-based, and control. Two experimental groups carried out skills training for 12 weeks consisting, , (Three sessions per week) and each session 45 minutes. All participants were assessed before and after interventions with Vineland social maturity scale, Emotional Awareness Rieffe, and Conners (Parent form) questionnaires. The result of Covariance analysis test showed that both experimental groups significantly in the total score of social development, emotional development and cognitive development had higher score than the control group, and of course Instructor-based group in social development had better than parent-based group, that demonstrates positive impact of group environments and peers. also parent-based group in emotional development had better than Instructor-based group, that demonstrates dependency between children and parents. These results showed, both interventions help to improve social development, emotional development and cognitive development in children with developmental coordination disorder, instructor based intervention is more beneficial in social development, and parent-based intervention is more beneficial in emotional development.
خلاصه ماشینی:
تحلیل نتایج با آزمون کوواریانس نشان داد هر دو گروه تجربی در نمرۀ کل رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معناداری نمرۀ بهتری بهدست آوردند؛ البته گروه مربیمحور در رشد اجتماعی در مقایسه با گروه والدینمحور بهتر بود که این یافته به تأثیر مثبت همسالان و محیط گروهی اشاره میکند و نیز گروه والدینمحور در رشد عاطفی بهتر از گروه مربیمحور بود که نشاندهندۀ وجود وابستگی بین کودکان و والدین است.
با توجه به مطالعات، رشد اجتماعی به رشد عاطفی وابسته است و کودکانی که کمتر به فعالیتهای حرکتی تمایل دارند، گرایشهای اجتماعی کمتری دارند که درنهایت این موضوع سبب مختلشدن سلامت عاطفی آنها میشود و بهدنبال آن درمعرض خطر ابتلا به اختلالات حرکتی Psychiatric Association Of America Developmental Coordination Disorder Poor Motor Coordination Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorder – Fifth Edition Sylvestre قرار میگیرند (6).
براساس چندین نظریه، انجامشدن مداخلات زودهنگام بهمنظور بهینهکردن حیطههای رشدی و عملکردهای پایه در فعالیتهای خانه و مدرسه برای کودکان با اختلال هماهنگی رشدی مفید است؛ Piek Aldea Snyder Attention Wilmut البته برای اثربخشی این مداخلات شرایطی وجود دارد؛ برای مثال، در مداخله باید به ویژگیهای خاص کودک توجه شود؛ نظیر دامنۀ سنی کودکان، چگونگی محیط مداخله و اینکه مداخله توسط چه کسی انجام شود (15).
با بررسی 1058 پرسشنامۀ بازگشتی، 96 کودک (45 دختر و 51 پسر) دارای اختلال هماهنگی رشدی Developmental Coordination Disorder Questionnaire تشخیص داده شدند و فرم رضایتنامه برای شرکت در پژوهش به والدین این کودکان ارسال شد.