چکیده:
مناسبات اجتماعی و انسانی و تأمل در چگونگیِ کاربست این مناسبات، خواه در نمودِ هوشمندانۀ آن -آثار علمی- و خواه در نمود نه چندان آشکار آن -توصیههای اخلاقی- همواره و در طول زمان، مقولاتی قابل تأمل و در خور پژوهش بودهاند. این مناسبات -به ویژه در جهان معاصر- با توجه به ویژگیهای خاص این زمان (فردگرایی، خودبسندگی فردی، کمرنگ شدن روابط میان خانوادگی و...) از اهمیتی افزونتر برخوردار شدهاند؛ برجستگی و اهمیت این مقوله از آن رو است که اگر در روزگار کنونی، فرد انسانی نسبت بدین مناسبات و چگونگی کاربستِ آنها از داناییِ لازم برخوردار نباشد با دشواریهای بنیادی و اساسی در زندگی جمعی مواجه خواهد شد. از این رو، هر پژوهش در این حوزه- و بهویژه پژوهشهای میانرشتهای- پژوهشی ارزشمند تلقی میشود و اهمیتی افزونتر مییابد؛ این در حالی است که متون ادبی- و در اینجا متن صوفیانة اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ابیالخیر- به ویژه با توجه به مبتنی بودن آن بر حکایتی واقعی از جمله نمودگاههای همین مناسبات اجتماعی و انسانی است. پژوهش پیش رو، مبتنی بر رویکرد میانرشتهای در پی تبیین همین مناسبات از منظر کاربرد اجتماعی شگردهای بیانی- بدیعی است و بر آن است بازنماید که چگونه یک صوفی هوشمند -ابوسعید- ازشیوهها و شگردهای بیانی و بدیعی در راستای ایجاد مناسباتی هر چه بهتر و انسانیتر بهره میبرد.
Social and human relations and reflection on how to use these relations, whether in its intelligent form ,i.e. scientific works or in its less obvious form, i.e. ethical advice have always been thought- and research-provoking areas over time. These relationships, especially in the contemporary world, have become increasingly important due to the special features of this time, i.e. individualism, individual self-sufficiency, diminishing inter-family relationships, etc. The prominence and importance of this category is that if in the present time, the human being does not have the necessary knowledge about these relationships and how to use them, he/she will face fundamental difficulties in collective life. Therefore, any research in this field - and especially interdisciplinary research - is considered valuable research and becomes more important. In other words, literary texts - here a mystical one: Asrar al-Tawhid – are representations of these social and human relations, especially because they are based on true anecdotes. Based on an interdisciplinary approach, the present study seeks to explain these relations from the perspective of the social application of rhetorical techniques and seeks to show how an intelligent Sufi, Abu-Sa'id, used rhetorical techniques in creating better and more humane relations.
خلاصه ماشینی:
اين بدان معنا است که مبتني بر متن برگزيده ، خواهيم ديد که گاه چگونه دانايي هوشمند با گفتاري هنري و البته از سر مهرباني، بـدون نيـاز بـه خشـم محتسبي، تازيانۀ جلادي به حکم حاکم يا سلطاني، بهترين آموزه هاي انسـاني را در راستاي تغيير راه به مخاطب بنمايد و «درخت دوسـتي» (حـافظ ، ١٣٦٢: ٢٣٨) را در جان مبتلاي او بکارد و برآيند ايـن همـه ، دگرگـونياي راسـتين در روان مخاطـب باشد؛ اين بدان معنا است که چه بسا صـوفيان بـدون ايجـاد تـنش هـاي آزاردهنـده ، 1- Barthes تغييرات رفتاري (گفتاري و کرداري) را در مخاطبان خويش محقق سـاخته انـد کـه اصولاً، صوفيه براي نشر انديشه هاي خود از ادبيات بهره مـيبردنـد و اثرگـذارترين قشر در حوزه روابط اجتماعي ايران بوده اند (شريفيان ، ١٣٨٥: ١٣٧-١١٧) و ابوسعيد ابوالخير از همينان بود.
در اين طريق ، ابوسعيد سخن را به طور غيرمستقيم با صور خيـال و شـگردهاي بديعي درميآميزد تا تجسم عيني آن در رفتاري دل پذير آشکار شود و بدين ترتيب با درک شرايط بيروني در رويکردي تازه به زبان و شيوه هاي تربيتي با گفتاري ويژه و با آفرينش طنزها و بازيهاي زباني و نيز با برداشت هاي نو از نام ها، اماکن ، آيات و اصطلاحات علوم مختلف که به عارفان اهل بسط تعلـق داشـت (طـاهري، ١٣٨٢: ١٢٢-١٠٧)، خلاقيـت و فراسـت خـاص خـويش را آشـکار مـيکنـد کـه در طنــز موقعيتي، طنز پديدآمده ، صرفاً برآيند زبان خاص به کارگرفته شده نيست ، بلکه بنياد آن مبتني بر دو مقولۀ هم زمان تصورات و مفاهيم اسـت .