چکیده:
بحث حسن و قبح از مسایل مهم کلام ، فلسفه و اصول فقه است. از طرفی دیگر ، قضاوت درباره نیکویی و بدی ، به متغیرهایی نظیر «قصد فاعل» وابسته است. یکی از مسایل مورد کنکاش فقیهان اصولی و فیلسوفان اخلاق ، بررسی نقش قصد در ارزش عمل و حسن و قبح افعال است. در این میان ، اندیشه های ملا محمد کاظم خراسانی (آخوند خراسانی) ، درباره تاثیر قصد بر حسن و قبح افعال از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این مقاله با روش تحقیقی۔ توصیفی ، ضمن مفهوم پردازی حسن و قبح و تبیین دیدگاه های مختلف درباره معنای آنها ، نظر فقیه و اصولی بزرگ ، آخوند خراسانی درباره نقش قصد در حسن و قبح اخلاقی تحلیل شده است. از نظر آخوند خراسانی ، « حسن و قبح» همان ملایمت و منافرت فعل با قوه عاقله است. به این معنا که هر عملی که مورد تایید عقل باشد ، ملایم و اگر عقل آن را تایید نکند ، مورد تنفر است. قصد فاعل نیز یکی از معیارهای ملایمت و منافرت با عقل است. بدین ترتیب ، قصد خوب ، حسن فاعلی دارد ، چنان که قصد بد قبح فاعلی دارد ، یعنی عقل اراده انجام افعال قبیح را نمی پسندد و به قبح آن حکم می کند و به تبع قبح نیت عمل نیز قبیح شمرده می شود.
The problem of goodness and badness is an important problem in theology, philosophy, and principles of jurisprudence (uṣūl al-fiqh). Moreover, judgment of goodness and badness depends on variables such as the “agent’s intention.” One problem with which both Muslim jurists and moral philosophers are concerned is the intention’s role in the value of action and its goodness and badness. The views of Muḥammad Kāẓim Khurāsānī (known as Ākhūnd Khurāsānī) about the role of intention in goodness and badness of actions is very significant. In this paper, we deploy a descriptive method of research to conceptualize goodness and badness, and provide an account of different views here to analyze the view of Ākhūnd Khurāsānī about the role of intention in moral goodness and badness. For him, “goodness and badness” are respectively the agreement and disagreement of an action to the intellectual faculty. This means that any action confirmed by reason is agreeable, and any action rejected by reason is disagreeable. The agent’s intention is a criterion of such agreeability and disagreeability. Thus, a good intention has agential goodness, just as a bad intention has agential badness; that is, reason does not like bad actions and judges that they are bad, and the action is also judged as bad following the badness of its intention.
خلاصه ماشینی:
در ايـن ميـان ، انديشـه هاي محمد کاظم خراساني - معروف و ملقب به آخونـد خراسـاني - (۱۲۱۸ ۔ ۱۲۹۰) دربـارٔە تـأثير قصد بر حسن و قبح افعال از اهميت فراوان برخوردار است ؛ زيرا او در اصول فقه معاصر نقشـي ممتاز دارد و استاد استادان معاصر است و آراي او همواره مورد توجه دانشيان اين رشته قـرار دارد.
«قصد» به معناي عزم و آهنگ ، اعم از نيت است وشامل تصميم بر انجام کار، صرف نظر از ارزش آن و هم چنين تصميم بر انجام عملي است که در اخلاق متصف به حسن و قبح ميشود و از شمار عناوين قصديه است و با صرف افعال خارجي محقق نميشود، اجزاء وشرايط هم غالبا از عناوين قصديه به حساب ميآيند، اما بعضي از شرايط نماز مانند طهارت از خبث از عنـاوين قصـديه بـه شـمار نمـيآيـد.
بنابراين ، اگر بخواهيم با نگاه آخوند خراساني بـه مقولـه ٔ ايثـار بنگـريم ، خـواهيم گفـت : عقـل انسـان ميـان ّ طيف هاي مختلف ايثار تمايز قائل است و ميان مراتب آن با درجه ٔ خلوص ، استمرار، شدت احتياج و حب ايثارگر و درجات پايين تر که ارزش وجودي کمتري دارد تفـاوت قائـل اسـت و از همـين رو، ملائمت او نيز نسبت به هريک از مراتب آن کـه از مرتبـه ٔ وجـودي کمتـري برخوردارانـد، متفـاوت خواهد بود تا زماني که عنوان «فضيلت » تغيير کرده و به رذيلت تبديل شود؛ مانند زماني کـه انفـاق رنگ ريا گرفته و از عنوان ايثار خارج شده و براي خودنمايي و امثـال آن انجـام مي شـود کـه در ايـن صورت ، اشمئزاز عقلي را در پي داشته و ناظر به مراتب آن نيز گريز عقل از آن و نفرت عقلي نسـبت به آن بيشتر ميشود.