چکیده:
برای تحقق تمدن اسلامی به علم اسلامی نیازمندیم. اما علم اسلامی چه خصوصیاتی دارد و و تامین این خصوصیات، چه تاثیری بر ساختار مدلهای علمی خواهد گذاشت؟ برای پاسخ به این مسائل، در گردآوری دادهها از روش اسنادی استفاده شده است. همچنین به وسیله استدلال منطقی، به تجزیه و تحلیل تمایز خصوصیات علم اسلامی با علم غربی پرداخته و سپس با کمک همین روش، ساختار جدیدی برای نظریات علمی بر اساس خصوصیات به دست آمده پیشنهاد شده است. تفسیر خاضعانه و ذاکرانه نسبت به شارع مقدس در علم اسلامی، در مقابل تفسیر استیلاجویانه در علم غربی، وابستگی مدلهای علم اسلامی به دلیل فرض «بسته نبودن ید الهی» در تغییر حرکت عالم در مقابل مستغنی بودن مدلهای علم غربی به دلیل فرض خودماندگاری حرکت در عالم، توصیف «منابع دینی، عقل و تجربه» به عنوان منابع تولید و «حجیت، تلائم و کارآمدی» به عنوان معیار صحت علم اسلامی در مقابل علم غربی که رفتار ماده، به عنوان تنها منبع تولید علم و تایید تجربی، به عنوان تنها معیار صحت علم توصیف شده است، ویژگیهایی هستند که در این پژوهش برای علم اسلامی به دست آمد. در نهایت با توجه به ویژگیهایی که برای علم اسلامی به دست آمده است، ساختار پیشنهادیای برای نظریه علمی ارائه گشته که با ویژگیهای مطرحشده برای علم اسلامی هماهنگ باشد.
خلاصه ماشینی:
بنابراین درباره نظریهها و مدلهای علمیای که لقب اسلامی به خود میگیرند، اولاً باید مشخص باشد که یک سیر از سیرهای مختلف تحول موضوع تبیین شده است و اگر عوامل بیرون از موضوع را تغییر دهیم، سیر تحول موضوع متفاوت خواهد شد؛ چراکه اگر نظریه اسلامی فاقد ساختاری باشد که چگونگی و علت انتخاب سیر پیشنهادی برای تحول موضوع را تبیین کند، با نظریات غربی (که بر مبنای ایده ذاتی بودن حرکت ماده و یکتایی سازوکار تحولات ماده بنا شدهاند) تفاوتی ندارد؛ ثانیاًً چنین نظریات و مدلهایی، باید سازوکار تحولات موضوع را به گونهای تصویر کنند که امکان مدیریت تحولات موضوع در جهت اسلامیتر شدن را در اختیار ما قرار دهند؛ چراکه بنا به تعریف ارائهشده از علم اسلامی، باید بتوان قواعد تصرف در جامعه و موضوعات درونش را به منظور اسلامیتر کردن محیط زندگی، در اختیار انسان قرار دهیم تا به وسیله عمل به این قواعد، مدنیت اسلامی ایجاد شود.
بنابراین ضرورت برقراری ارتباط با منابع دینی برای تولید مفاهیم و روابط نظریه علمی، ایجاب میکند که یکی از معیارهای صحت علم اسلامی اولاً حجیت مسیری باشد که این مفاهیم و روابط در آن تولید شدهاند؛ چراکه اگر نتوانیم به صورت قاعدهمند و متعبدانه مفاهیم و روابط موجود در نظریه علمی را (متناسب با نوع ارتباط آنها) به دین منتسب ساخته، احراز حجیت کنیم، نمیتوانیم ادعای اسلامی بودن نظریه را داشته باشیم؛ ثانیاًً از میان سیرهای مختلف تحول پدیده، میتوان سیری را که انتساب آن به دین تمام شده است به عنوان مدل تحول اسلامی پدیده معرفی کرد.