چکیده:
جنگ و انقلاب هر دو میتوانند واقعیات پنهان را آشکار کنند. جنگ جهانی اول، اگر چه بهظاهر امری سیاسی و نظامی بود؛ اما آثار فرهنگی و اجتماعی گوناگونی را از خود باقی گذاشت. این مطالعه با رویکرد کیفی و روش تحلیل، به دنبال بررسی اوضاع کشور ایران در آستانة جنگ جهانی اول است و میکوشد تا پاسخ دهد که اسناد بهجایمانده، چگونه تجربه این دوران را درک کردهاند و کدام مسائل اجتماعی، ناشی از حضور انگلیسیها در ایران بوده است؟ از مجموع اسناد گردآوریشده در موضوع جنگ جهانی اول با توجه به معیار ورود به شیوة نمونهگیری هدفمند، اسنادی برای بررسی انتخاب شدند و با رسیدن به اشباع نظری، جمعآوری نمونهها متوقف شد. بهعنوان مهمترین مسئله اجتماعی میتوان به وجود شبهآنومی در این دوران اشاره کرد. کشور ایران در اثر دخالت قدرتهای بیگانه از جمله انگلستان و حضور انگلیسیها در جامعة ایران بهناچار گرفتار آنومی شد و این آنومی تحمیلی را میتوان شبهآنومی گفت. در این میان، گروههای مختلف اجتماعی اعم از مقامات و طبقات عادی دو دسته شدند، یک گروه به منفعت آنی خود توجه داشتند و با انگلیسیها همراه شدند و گروه دوم تلاش میکردند که ضمن مبارزه با دخالت انگلیسیها در ادارة امور داخلی کشور، خطر وجود انگلیسیها را از نظر دور ندارند که این دوگانگی، بسترساز مسائل مختلف برای جامعه ایران از این زمان به بعد گردید.
خلاصه ماشینی:
اين مطالعه با رويکردکيفي و روش تحليل ،به دنبال بررسـ ي اوضـاع کشـور ا يـ ران در آستانۀجنگ جهاني اول است ومي کوشدتاپاسخ دهدکه اسناد به جاي مانده ، چگونه تجربه ايـ ن دوران را درک کرده اندوکدام مسائل اجتماعي ،ناشي از حضور انگليسي هادر ايران بوده اسـت ؟ از مجموع اسناد گردآوري شده در موضوع جنگ جهاني اول با توجـه بـه مع يـ ارورود بـه شـ يؤە نمونه گيري هدفمند،اسنادي براي بررسي انتخاب شدند و با رسيدن به اشباع نظـر ي ،جمـع آوري نمونه هامتوقف شد.
در اين ميان ،گروه هاي مختلف اجتماعي اعم از مقامات و طبقات عادي دودسته شدند،يک گروه بـه منفعت آني خود توجه داشتندو با انگليسي ها همراه شدندو گروه دوم تلاش مي کردندکه ضـمن مبارزه با دخالت انگليسي هادر ادارٔەامور داخلي کشور، خطر وجود انگليسـ ي هـا رااز نظـر دور ندارندکه اين دوگانگي ،بسترساز مسائل مختلف براي جامعه ايران از اين زمان به بعد گرديد.
انگليسي هادولت ملي ايران رابي کفايت مـ ي دانسـتند وازنابسـاماني هـاي موجوددرادارة کشورسوءاستفاده مي کردندوادعـا داشـتند امنيـ ت جنـوب ايـ ران فقـط حاصـل حضورآن هااست (کرزن ،١٧٠:١٣٥٠)؛البته انگليسي هابراي حضـور خـود درمنـاطق مختلـف ٩٤ توجيهاتي داشتند؛ براي نمونه اوکانرذکرکرده است که بـه علـت مسدودشـدن راه هـا ي تجـار تي ، عمليات خشونت آميزوراهزني هاکه همه عليه انگليسي هابود،لزوم نوعي مداخله جهـت برقـرار ي نظم وتأمين امنيت مسافران ضرورت داشت (اوکـانر، ٦٦:١٣٧٦)،تـا آنجـا کـه حتـ ي سـر جـرج بارکلي وزارت خارجه ايران راتهديدکرداگراعادة نظم زيرنظرانگليسي هانباشـد، دولـت انگلـ يس اقدام مي کند(نصيري طيبي ،١٣٨٤: ٣٧).