چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، واکاوی اشکال خلاقیت دانشگاهی و بسط مدل دانشگاه خلاق بوده است. برای دستیابی به این هدف از دو روش مرور نظاممند و بسط مفهومی بهره گرفته شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که طبق دیدگاه بارنت (2020) ایده خلاقیت دستکم در پنج سطح از دانشگاه مؤثر است و تنها زمانی بهطور کامل محقق میشود که هر پنج سطح تحقق یابد. این پنج سطح عبارتاند از: خلاقیت فکری، خلاقیت پداگوژیکی، خلاقیت یادگیری، خلاقیت محیطی و خلاقیت تأملی. در این پژوهش علاوه بر تبیین سطوح پنجگانه دانشگاه خلاق، برای هر یک از سطوح ابعاد و راهبردهایی نیز تعیین شده است. ابعاد، اشاره به حوزههایی دارند که سطوح خلاقیت دانشگاهی در آنها نمود پیدا میکنند. راهبردها نیز اقدامات اثربخش در شکلگیری خلاقیت در هر یک از ابعاد و سطوح هستند.
The present study was mainly focused upon investigating academic creativity and the expanding model of the creative university. In so doing, we recruited both systematic reviews and expanding conceptual approaches. The results of this study indicate that according to Barnett (2020), the idea of creating works on five levels of the university and so is fully realized only when all the five levels of creativity would be thoroughly provided in a given context. These five levels are intellectual, pedagogical, learning, environmental and reflexive creativities. In the present study, besides explaining the five-tier levels of the creative university, we embarked upon delineating specific dimensions and strategies for each of the five levels of creativity using the theoretical and empirical literature. Here, dimensions refer to those fields and terrains wherein the levels of academic creativity are realized. In the same vein, strategies are introduced as an array of influential proceedings in constituting creativity in each of the dimensions and levels of creativity.
خلاصه ماشینی:
باوجود اين ، بايد گفت تازه بودن به خودي خود ناکافي است و خلاقيت ، يک مفهوم چندوجهي است که نه تنها داراي عنصري از قصد يا اراده و يک مؤلفه واقعيت محور است ـ دال بر اينکه يک کنش خاص انساني يا يک فرايند نهادي به صورت عامدانه منجر به چيز جديدي مي شود يا منجر به آن شده است ـ بلکه داراي يک مؤلفه ارزيابي نيز هست ، زيرا معمولا خلاقانه پنداشتن يک عمل يا يک فرايند، ارزيابي مثبت از فعاليت است .
١) در هر يک از سطوح پنج گانه دانشگاه خلاق ، خلاقيت در چه ابعاد و حوزه هايي نمود پيدا مي کند؟ ٢)چه راهبردهاي براي شکل گيري سطوح پنج گانه خلاقيت دانشگاهي وجود دارد؟ در اين پژوهش براي پاسخ به پرسش هاي بالا، از دو روش مرور نظام مند (سيستماتيک )٦ و بسط مفهومي بهره گرفته شد.
يادگيري مبتني بر کار١، يا آن گونه که امروزه گفته مي شود آموزش مبتني بر عمل ٢ (٢٠١٣ ,Trede &Higgs, Barnett, Billett, Hutchings, ) و پيدايش کلاس درس ديجيتال ، دو نمونه از فرصت هايي هستند که در حال حاضر در اين قلمرو به وجود آمده اند.
آثار پژوهشگران درباره «دانشگاه بدون ديوار» (٢٠٠٥ ,Finnegan)، «دانشگاه هاي تجربي » (٢٠١٧ ,Greenwood &Wright )، «دانشگاه مدني و محيط پيراموني» ( ,Goddard ٢٠١٨)، «دانشگاه جهاني » (٢٠١٨ ,Bengtsen &rd Nørga) و «جوامع و دانشگاه ها» (٢٠١٦ ,Enright &Facer ) تنها برخي از کاوش هايي هستند که پرده از اشکال خلاقيت دانشگاه ها (مبتني بر عناصر دوسويگي، اشتراک و ارتباط تنگاتنگ با محيط ) برميدارند.