چکیده:
هدف از نوشتن این مقاله بحث در شرایط تحقق ارثی که به زوجه می رسد مانند رابطه زوجیت و وجود این رابطه به هنگام فوت مورث نیست بلکه ابتدا به مقدار ارث زوجه از اموال همسر پرداخته و در ادامه به تحولات صورت گرفته در این زمینه با نگاهی اجمالی به قانون اصلاح موادی از قانون مدنی ایران که در سال 1387به تصویب رسیده پرداخته می شود. در قران کریم خداوند متعال میزان سهم الارث بستگان میت را با یک سری تفاوتهایی تعیین کرده و در آن حکمتها و اسراری را نهفته که آدمی به اندازه درک و فهم خودش و با کمک روایات گوشه هایی از آن را فهمیده است و این نشان می دهدکه احکام مربوط به ارث مانند بقیه احکام برعلم و حکمت الهی استوار هستند .البته بررسی علل دوبرابر بودن ارث مرد نسبت به زن یا دختر نسبت به پسر یا خویشان مذکر پدری نسبت به خویشان مونث پدری مربوط به این نوشتار نبوده و در حدی به انها اشاره می شود .
with the aim of this paper is to argue in terms of the realization of the property, which seems to wife such as the relationship parity and the existence of this relationship is not Testator died when but first to the value of the legacy of the wife of his wife paid and went on to developments in this field in this area, glancing at the glancing at the amended law articles of the law of Iran, which was approved in the year 1387 found paid in the Holy Koran God Almighty contribution rates Testator Mitt with a series of differences determined and secrets and lies in his own , and understanding with th help of tradition and it is understood e and that's the signal for the legacy as the rest of the decrees Science is based and theology Of course twice to investigate the causes of the inheritance man or woman for a son or daughter father male relatives to female relatives father could writtento theirpowerwill fall and sparkle upon dewy Of course twice to investigate the causes of But it is referred to them .
خلاصه ماشینی:
مساله اي که در اينجا وجود دارد اين است که مشخص کنيم با توجه به تبصره ٩٤٦ آيا اگر فوت قبل از تصويب اين قانون اتفاق افتاده باشد و ارثيه هنوز تقسيم نشده باشد سرايت به ماقبل مي کند يا نه ؟در جواب مي توان گفت : با توجه به اينکه آيات ارث و رواياتي که در اين زمينه وارد شده مطلق بيان شده اند چنين مي توان فهميد که زن از کليه ارثيه همسر خود چه عين و چه قيمت ارث مي برد.
در ارتباط با پذيرش قيمت اموال غير منقول دو نظريه مي تواند مطرح شود: - اول اينکه زن مستحق دريافت ارث از اموال غير منقول است ولي با توجه به روايات وارده زن فقط مي تواند يک هشتم يا يک چهارم قيمت زمين را دريافت کند حال اگر بقيه وراث به جاي قيمت ، عين مال را به وي بدهند حق زن ادا شده است .
اگر از آن مرد فرزند داشته باشد از عين ميبرد اين بايد بيايد در قوانين ما » (خامنه اي، طرح يک فوريتي اصلاح مواد قانون مدني، ١٣٨٦، ص ٣) با توجه به نظرات مذکور مشخص شد که زن تنها از رباع يعني زمين خانه ها (ابن منظور، ١٤٠٨ ق ، ص ١١٥) محروم است (شيخ مفيد، المقنعه ، ١٤١٠، ص ٦٨٧) معلوم مي شود که طبق قانون ، زن از قيمت اموال غير منقول بهره مند و از عين محروم گشته است حال فرق نمي کند که زن از همسرمرحوم خود اولاد داشته باشد يا نداشته باشد.