خلاصه ماشینی:
"2. از احاظ تاریخی و آگاهی تاریخی نیز جامعهشناسی نتوانسته است،اصالت رسالت تاریخمندی را برای خود در آگاهی عقلانی و علمی ملت ایران تثبیت و تحکیم کند و برای همین،بهندرت هنگام بروز معضلات و مسائل گوناگون در جامعه و تاریخ اخیر ایران،نیروهای اجتماعی(خواه چپ و خواه راست)به سوی جامعهشناسی و جامعهشناسان دست دراز کردهاند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) ضرورت اصلاح نگرش به قابلیتهای جامعهشناسی دکتر تقی آزاد ارمکی،عضو هیأت علمی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران،چند عامل را مانع رشد علوم اجتماعی در ایران میداند.
عدم ضرورت جامعهشناسی بومی دکتر عبد الحسین نیک گهر،مشکلات و موانع رشد علوم اجتماعی در ایران به چند دسته تقسیم میکند:اول اینکه در حوزهی تدریس جامعهشناسی بعضا کسانی در کسوت جامعهشناس به کلاس درس رفتهاند و این علم را انتقال دادهاند که خود درک درستی از مفاهیم اساسی جامعهشناسی،یعنی جامعه،فرد،گروه،نهاد و غیره نداشتهاند و حتی سواد برخی از آنها فقط دو ساعت جلوتر از دانشجوست.
ضرورت بومی شدن مفاهیم و نظریههای جامعهشناسی دکتر حمید عضد انلو،عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است،بزرگترین مانع بومی شدن جامعهشناسی،محصور شدن آن از سوی سیاست و ایدئولوژی است؛هم به معنای به خدمت گرفتن دادههای جامعهشناسی در راستای منافع سیاسی،و هم به معنی حرفهای شدن روشنفکران یا جامعهشناسان.
ضرورت ایجاد هویت رشتهای در میان دانشجویان و فارغ التحصیلان جامعهشناسی دکتر محمد امین قانعیراد،استادیار مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور معتقد است،جامعهشناسی و سایر رشتههای علوم انسانی،تا حد زیادی نگاه و بینش خود را از «خودآگاهی رشتهای»یا«وجدان رشتهای»میگیرند و این همان چیزی است که خلا آن را در علوم اجتماعی حس میکنیم."