چکیده:
بحران سوریه یکی از بحرانهایی است که علاوه بر وقوع یک فاجعه بشری، باعث شد که همه کشورهای منطقهای و فرامنطفهای نگرش خاصی به این بحران داشته باشند. بحران سوریه ناکارآمدی سازمانهای بینالمللی همچون شورای امنیت را نشان داد. ایران از شروع بحران جنگ داخلی در این کشور و دخالت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در این بحران، رویکرد خاصی در برابر این بحران اتخاذ کرد. راهبرد ایران نشات گرفته از گفتمان امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، قانون اساسی و منافع جمهوری اسلامی ایران بود. منافع کلان ایران در بحران سوریه در ابعاد مختلف امنیتی، محور مقاومت، جلوگیری از به قدرت رسیدن افراط گرایان،کاهش نفوذ منطقهای قدرتهای منطقهای همچون عربستان استوار شد. در این راستا الگوهای رفتاری در جهت پیشبرد مافع ایران همچون حمایت استراتژیکی، اتحاد و ائتلاف، حمایت اقتصادی، کمک مستشاران نظامی و.... اتخاذ شد.
The Analysis of Syrian Crisis (2004-2018) and the Islamic Republic of Iran’s Interest Dr. Abdul Rahman Alem Mahdi Agaberary Abstract: Syrian crisis is one of the crises would lead to the human catastrophe in the way all regional countries have a certain point of view towards it. Syrian crisis has proven the inefficiency of international organizations like Security Council. Since the beginning of Syrian civil war and the intervention of regional and great powers, Iran has adopted a certain approach towards the crisis. Iran’s strategy originated from Imam Khomeini’s discourse, Supreme Leader, Iran’s constitution and Isl amic Republic of Iran’s interest. Iran’s security interest include: maintenance of resistance axis, prevention of radicals’ emergence, reduction of regional influence of regional powers like Saudi Arabia. So, the behavior patterns of Iran in order to serve Iran’s interests include: strategic support, alliance and coalition,economic aide and military advisors. Key Words: Syria, Iran, Crisis, Neorealism, National Interest
خلاصه ماشینی:
کارشناسان مسائل بینالمللی سیاست خارجی را نتیجه کنش متقابل عوامل داخلی و خارجی دانسته و مهمترین هدف سیاست خارجی هر کشور را تامین منافع ملی آن کشور میدانند در این راستا مناسبات بین دمشق و تهران به دنبال استقلال سوریه در سال 1946 برقرار گردید و روابط دو کشور در نیمه دوم دهه 1940 و نیمه اول دهه 1950 به دلیل طبیعت متفاوت رژیم جمهوری سوریه و نظام پادشاهی ایران، چون تفاوت نظامهای سیاسی و جهت گیری خارجی متفاوت در سطح پایینی قرار داشت، در واقع طی دوره پیش از انقلاب اسلامی روابط سردی میان ایران و سوریه برقرار بود اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران این روابط به دنبال مسائلی همچون تحولات منطقهای و بینالمللی، ویژگی رهبران دو کشور، دشمنان و دوستان مشترک منطقهای، نیازهای داخلی و روابط اقتصادی منجر به این شد که دو کشور عملا به هم پیمانان راهبردی در منطقه مبدل شدند.
نوواقعگرایی انگارههای سنتی واقعگرایی را میپذیرد و معتقد است که دولتها بازیگران اصلی در سیاست بینالمللاند، محیط بینالمللی اساسا آنارشیک است و تعارض در این محیط را در بهترین حالت میتوان در جهت کاهش احتمال جنگ اداره نمود، راه حل نهایی برای منسوخ کردن جنگ وجود ندارد، توسل به منافع مشترک و حکومت جهانی پوچ است، مدیریت نظام باید مبتنی بر منافع ملی دولتها باشد و بهترین راه حفظ صلح برقراری موازنه قدرت است.
با بروز این تحولات و شکل گیری ترتیبات سیاسی ـ امنیتی جدید، جمهوری اسلامی ایران به دنبال استفاده از فرصتها و تأمین منافع ملی و اهداف سیاست خارجی خود نسبت به کشورهای منطقه میباشد.