چکیده:
موجهای انقلاب صنعتی همواره تاثیر خود را شکلبندیهای اقتصاد و سیاست جهانی به جا میگذارند. روند تحول در ابزار تولید و کالاهای اقتصادی در عصر موج سوم انقلاب صنعتی منجر به ظهور جامعه شبکهای، واقعیتهای مجازی و اقتصاد اطلاعاتی شده است. اقتصاد اطلاعاتی منجر به تشدید شکاف اقتصادی کشورهای جهان سوم، واحدهای در حال توسعه و بازیگران توسعهیافته عصر فراصنعتی شده است. موج سوم انقلاب تکنولوژیک زمینه شکلگیری تضادهای سیاسی و اقتصادی جدید و ظهور نشانههایی از عدالت انتزاعی در سیاست جهانی را فراهم آورده است. نئومرکانتیلیسم اقتصادی شکل جدیدی از معادلة سیاست، اقتصاد و فرهنگ قدرت محسوب میشود. چنین اندیشهای با رهیافتهای عدالت انتزاعی مغایرت دارد. نتیجة نئومرکانتیلیسم اقتصادی را میتوان در افزایش قدرت دولت جستجو کرد. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک چه تاثیری در معادله عدالت و امنیت سیاست جهانی به وجود آورده است؟» فرضیه مقاله بیانگر این اندیشه است که «موج سوم انقلاب تکنولوژیک منجر به گسترش نابرابری اقتصادی، ظهور شکلبندیهای امنیتی نئومرکانتیلیستی و اندیشههای عدالت انتزاعی گردیده است.» در تبیین مقاله از «رهیافت جامعه شبکهای و اقتصاد اطلاعاتی» امانوئل کاستلز استفاده شده است. در تبیین مقاله از روششناسی «تحلیل دادهها» و «تحلیل محتوا» استفاده میشود.
The waves of the industrial revolution always influence the formation of world economy and politics. The changes of production and economic goods in the era of the third wave of the industrial revolution has led to the emergence of network society, virtual reality and information economy. The information economy has intensified the economic divide of Third World countries. The third wave of the technological revolution has caused the formation of new political and economic contradictions and the emergence of signs of abstract justice in the political world. In each era, a particular form of economic justice comes to the attention of actors and theorists. The second wave of the Industrial Revolution led to the emergence of socialist ideas in Europe. Whenever new waves of technological revolution arise, not only class divisions but also signs of strategic contradictions between countries emerge. The third wave has resulted in changes in status and how economic capabilities are distributed, leading to more inequality in countries and created new conflicts. The main question of the article is: "What effect has the third wave of the technological revolution had on the equation of justice and security in world politics?" The paper hypothesizes that "the third wave of the technological revolution has led to the spread of economic inequality, the emergence of neomercantilist security formations, and the idea of abstract justice." Manuel Castells' "Network Society and Information Economy Approach" is used to explain the article. The methodologies of "data analysis" and "content analysis" are also utilized.
خلاصه ماشینی:
روند تحول در ابزار توليد و کالاهاي اقتصادي در عصر موج سوم انقلاب صنعتي منجر بـه ظهور جامعه شبکه اي، واقعيت هاي مجازي و اقتصاد اطلاعاتي شده است .
موج سوم انقلاب تکنولوژيک زمينه شکل گيري تضـادهاي سياسـي و اقتصـادي جديد و ظهور نشانه هايي از عدالت انتزاعي در سياست جهاني را فـراهم آورده اسـت .
پرسش اصلي مقاله به اين موضـوع اشـاره دارد کـه «مـوج سـوم انقـلاب تکنولوژيک چه تاثيري در معادله عدالت و امنيت سياست جهاني به وجود آورده است ؟» فرضيه مقالـه بيانگر اين انديشه است که «موج سوم انقلاب تکنولوژيک منجر به گسترش نابرابري اقتصـادي، ظهـور شکل بنديهاي امنيتي نئومرکانتيليستي و انديشه هاي عدالت انتزاعي گرديده اسـت .
تحول در ابزار توليد بدون تغيير در قواعد توزيع اقتصـادي منجـر بـه ارتقاء سازوکارهاي اقتصاد سرمايه داري براي کنترل نظام جهاني ميشود (آشوري، ١٣٧٣: .
نقش اقتصادي نئومرکانتيليسم در کنترل فرهنگ اجتماعي «استاوريانوس » در مطالعات خود به اين موضوع اشاره دارد کـه اقتصـاد سـرمايه داري بـا نشانه هايي از غارت و کنترل محيط پيراموني پيوند خورده است .
تغيير در شکل بنديهاي اقتصـاد سرمايه داري به مفهوم پـذيرش واقعيت هـاي جديـدي اسـت کـه تکنولـوژي در روابـط اقتصادي و سازمان توليد ايجاد ميکند (واعظي، ١٣٨٨: ٧٠).
تنـوع در کالاهاي اقتصادي نظام سرمايه داري را ميتوان يکي از عوامل و نشانه هاي تداوم سـاختار اقتصاد جهاني و کنترل همه جانبۀ انديشه و کنش اجتماعي دانسـت .
اقتصاد جهاني در عصر نئومرکانتيليسم اقتصادي از قابليت هايي برخـوردار اسـت کـه اولا قادر است تا زمينه لازم براي همکاريهاي چندجانبه را بـه وجـود آورد.