چکیده:
هدف این مقاله سنجش دیدگاه بنگاههای ایرانی نسبت به مفهوم مسئولیت اجتماعی میباشد. پس از بررسی ادبیات، چارچوب کارول انتخاب و بر اساس آن پرسشنامهای تهیه شد و برای همهی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعهی آماری ارسال شد. تحلیل دادهها مبین این موضوع است که تعریفی که شرکتهای ایرانی از مسئولیت اجتماعی دارند بیشتر به بعد حقوقی هرم کارول نزدیک است و اولویتبندی آنها نیز با هرم کارول مطابقت دارد. همچنین شرکتها در وهلهی اول به بعد اقتصادی و سپس اخلاقی و حقوقی و در انتها به بعد نوعدوستانه اهمیت میدهند. در این پژوهش، تفاوتهای بین بنگاههای تولید خدمات و کالا و بنگاههای بزرگ و کوچک در رابطه با یافتهها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیلهای آماری حکایت از این دارد که شرکتهای تولیدی بیش از شرکتهای خدماتی برای فعالیتهای حقوقی و فعالیتهای اخلاقی اهمیت قایل هستند.
The purpose of this article is to evaluate how Iranian companies perceive corporate social responsibility. After a review of the literature, Carroll’s framework was selected for the construction of a questionnaire which was sent to all companies listed in Tehran Stock Exchange. The analysis indicated that the perceptions of social responsibility among Iranian companies are closed to legal dimension in Carroll’s pyramid. Furthermore, the corporations first emphasize the economic aspect of social responsibility followed by moral, legal, and finally humanitarian dimension. The differences between manufacturing and service oriented companies as well as large vs. small organizations were identified. The analysis indicated that the manufacturing companies emphasize the legal and moral aspects of corporate social responsibility more than the service sector companies
خلاصه ماشینی:
اين عدم اتفاق نظر در مورد اين که چه فعاليت هايي از سازمان دقيقاً تکليف اجتماعي سازمان ناميده مي شود نيز وجود دارد و همانطور که در ادامه خواهيم ديد تعاريف متعددي براي تکليف اجتماعي سازمان ارائه گرديده است که اغلب آنها به خاطر شفاف نبودن موجب مي شوند که ساختن يک تئوري و همچنين ابزارهاي اندازهگيري مشکل باشد ( & ,McWilliams, Siegel .
در دهه ي هفتاد ميلادي هيلد در مقاله ي خود تحت عنوان «تعهدات اجتماعي تجارت: جامعه و شرکت ١٩٦٠ ـ ١٩٠٠» اين ايده را مطرح کرد که تکليف اجتماعي شرکت ها بايد در رابطه با سياست هاي واقعي که بنگاهها انجام مي دهند مورد توجه قرار گيرد (١٩٧٠,Heald).
سالهاست که تئوري ذينفعان به عنوان بخشي از مسئوليت اجتماعي بنگاهها توسط محققان مختلفي همچون هريسون و فريمن (١٩٩٩)، کلونوسکي ١٩، کلارکسون ٢٠ (١٩٩٥) مورد تأکيد مي باشد و اين موضوع مطرح است که با سيستم مديريت ذينفعان کارآمد مي توان مسائل اخلاقي و اجتماعي را بر طرف نمود و نيازهاي جامعه و ذينفعان را نيز به موقع مورد توجه قرار داد ( ,Freeman &Harrison ١٩٩٩).
80 1 Corporate Social Responsibility (CSR) 2 McGuire 3 Freeman 4 Abbott & Monsen 5 Fortune Magazine 6 Corporate social performance (CSP) 7 Corporate Social Orientation (CSO) 8 Aupperele, Carroll & Hartfield 9 Drucker 10 Cochran& Wood 11 McGuire, Sundgren & Schneeweis 12 Wood 13 institution 14 Fitch 81 15 Eilbirt & Parket 16 Smith 17 Hay & Gray 18 Good Corporate Citizen 19 Klonoski 20 Clarkson 21 Open-End 22 Rank-Order 23 Aupperele, Carroll & Hartfield 82