چکیده:
حالات ذهنی و درونی که علیرغم وقوع جرم، موجب رفع مسئولیت کیفری از شخص فاعل شده و مانع مجازات وی میگردند، علل رافع مسئولیت کیفری نامیده میشوند که به دو صورت تام و نسبی میباشند. در حقوق کیفری مصر از علل فوق، تحت عنوان موانع مسئولیت کیفری و اسباب رفع عقاب یاد میشود. منظور از علل نسبی رافع مسئولیت کیفری، قرار گرفتن شخص تحت شرایط و اوضاعواحوال خاصی است که صرفاً در آن حالت، به دلیل زوال اراده، مسئولیت کیفری منتفی میگردد، در غالب علل و اسباب فوق، فقدان مسئولیت را میتوان ناشی از احسان و حسن نیت دانست. منظور از حسن نیت، ارتکاب عمل مجرمانه باانگیزه شرافتمندانه اجتماعی، انسانی و اخلاقی، میباشد، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجامیافته و نتایج حاصل از آن نشان میدهد که بر اساس حقوق کیفری ایران و مصر، اشتباه، حرکات ناشی از اختلالات خواب و خوابگردی و بیهوشی، مستی غیرارادی و اضطرار، ازجمله علل نسبی میباشند.
Mental and internal states that, despite the occurrence of a crime, lead to the removal of criminal responsibility from the perpetrator and prevent his punishment, are called reasons for the removal of criminal responsibility, which are both complete and relative. In Egyptian criminal law, the above reasons are referred to as obstacles to criminal responsibility and the means of eliminating the eagle. The relative causes of the removal of criminal responsibility means the placement of a person under certain circumstances and circumstances in which only in that case, due to the decline of the will, criminal responsibility is eliminated. To know. The meaning of good faith is to commit a criminal act with honorable social, human and moral motives. Drowsiness and anesthesia, involuntary drunkenness and urgency are among the relative causes.
خلاصه ماشینی:
درآمد براي تحقق هر جرمي ، احراز ســه عنصر، قانوني ، مادي و معنوي از شروط لازم به حساب مي آيد که پس از احراز آن و ثبوت جرم ، در بادي امر، مجازات مجرم بــه ذهن متبادر مي گردد، ليکن براي نيل به اين مرحله از محاکمه ، بايد ميان فعل مــادي و حالات رواني فاعل ، يک رابطه علت و معلولي وجود داشــته باشــد؛ يعني مرتکب جرم داراي چنان اهليتي باشد که بتوان او را مقصر شناخته و عمل مجرمانه را به وي نســبت داد؛ در اين ميان ممکن است علي رغم وقوع جرم و انتساب آن به مجرم ، به دليل وجود عوامل ذهني و دروني ، گاه به طور کامل و در تمامي حالات ، به دليل فقدان ادراک ، مسئوليت کيفري زايل گردد، مثل کودکي ، جنون ، اجبار، اکراه ؛ گاهي نيز در اثر قرار گرفتن در شرايط و حالات خاصي چون اشتباه ، حرکات ناشي از اختلالات خواب و خوابگردي و بيهوشي ، مستي و اضطرار، به دليل فقدان اراده يا زوال آن ، مسئوليت کيفري منتفي گردد، هرچند مسئوليت مدني به قوت خود باقي است ، در چنين مواردي قانون گذار موظف است با توجه به مقدار جرم مرتکب شده و بررسي هاي لازم در هر مورد، تصميم عادلانه اي را بگيرد تا حق کسي ضايع نگردد.