چکیده:
سرزمین ایران با فرهنگی غنی و دیرپای که حاصل پیوند فکری و پیوستگی فرهنگی قومیتهای ایرانی با زبانهای گوناگون است، همواره خاستگاه مثلهای نغز و پُرمغز بوده و مثلهای قوم لک، از کهنترین و نژادهترین مردمان ایرانی، مانند مثلهای دیگر اقوام بر غنای فرهنگ عامه و ادب شفاهی ایران افزودهاند. اشتراک ساختاری، مفهومی و کاربردی مثلهای ادب شفاهی در زبان لکی و فارسی نشانۀ داد و ستد فرهنگی این زبانهاست که نشان میدهد، زبان لکی و فارسی از دیرباز تعاملی دوطرفه داشتهاند. این جُستار مثلهای زبان لکی را با مثلهای زبان فارسی بر پایۀ رابطۀ تأثیر و تأثر مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه در ساحتهای ساختاری، مفهومی و کاربردی با رویکردی توصیفی- تحلیلی کاویده و همانندی و ناهمانندی آنها را تبیین کرده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد که مثلهای زبان لکی و فارسی بر اساس همانندی و ناهمانندی در ساحتهای سهگانه در چهار دسته قابلیت دستهبندی دارند که عبارتند از 1. مثلهایی با ساختار، محتوا و کاربرد یکسان؛ 2. مثلهایی با محتوا و کاربردی یکسان و اندک تفاوتی در ساختار؛ 3. مثلهایی با محتوا و کاربردی یکسان و ساختاری کاملاً متفاوت و 4. مثلهایی که ساختار، مفهوم و کاربرد مشترکی با مثلهای زبان فارسی ندارند.
Oral or popular literature is the true translation of various aspects of people's lives in every era, and parables as one of the most prominent types of public literature and intellectual and cultural expressions of human societies, echo beliefs, thoughts, feelings, abuses, aspirations, customs and traditions of different tribes. Iran with a rich and long-standing culture, resulted from intellectual bond and cultural affinity of various ethnic groups, has always been the origin of rich parables, and parables of the people of Lak, the oldest and most racial Iranian people, like other parables, have increased the richness of popular culture and literature and Oral History of Iran. The structural, conceptual and applied contributions of verbal literary parables in the Laki and Persian languages represent the cultural interaction of these languages, showing that Laki and Persian had bilateral relations. This study describes Laki parables with Persian ones based on the effect of the French comparative school on structural, conceptual and applied aspects of the descriptive- analytical approach and their similarity and uncertainty. The results of the research show that Laki and Persian parables are categorized in four sections based on similarity and uncertainty in three areas: 1. Parables with the same structure, content and application; 2. Parables with the same content and application, and a little difference in structure; 3. parables with the same content and application, and a completely different structure; and 4. parables with different structure, concept, or application from Persian ones.
خلاصه ماشینی:
٤-١- مثل هايي با ساختار، محتوا و کاربرد يکسان اين دسته از مثل ها در زبان لکي و فارسي ساختار لغوي و نحوي، مفهوم و کاربرد کاملا يکساني دارند و اگر گاهي تفاوتي بسيار اندک در ساختارشان ديده شود، نأشي از چگونگي خوانش آوايي آن ها در دو زبان است و گر نه شباهت اين نوع مثل ها چنان است که دقيقا ميتوانند ترجمۀ معادل يکي در زبان ديگري باشند (نک : پارسا، ١٣٩٠: ٢٩- ٣٠؛ سيف و همکاران ، ١٣٩٤: ٣٧٩).
// اين مثل مفهوم و کاربردي مشترک در دو زبان مورد مطالعه دارد و در زبان لکي کنايه از کسي است که وظيفۀ خود را با آوردن بهانه هاي بيمورد انجام ندهد (عسکريعالم ، ١٣٨٨: ٣١٠)؛ و در زبان فارسي خطاب به نامزد کاري است که هنگام فرارسيدن آن کار به بهانه و عذري طفره برود و شانه خالي کند (بهمنيار، ١٣٦٩: ١٣٢- .
برگردان : از آب مانده بترس ، از آب تند و جاري نترس !// معادل فارسي: از آن نترس که هـاي و هـو دارد از آن بترس که سر به تو دار (دهخدا، ١٣٦٣: ج ١: ١٠٠) هردو مثل مفهوم و کاربرد مشترک دارند و توصيۀ اين که انسان بايد از اشخاصي که ظاهري محجوب و آرام دارند و بيسروصدا هستند، بترسد، نه از اشخاصي که اهل هايوهوي و لاف زدن هستند (بهمنيار، ١٣٦٩: ١٣).