چکیده:
بیان مسئله: با مقایسه نگاره گریز یوسف از اغوای زلیخا اثر کمال الدین بهزاد در نسخه ای مصور از بوستان سعدی که در دوره پسین مکتب هرات کتابت و نگارگری شده است، با ابیاتی از بوستان سعدی که نگاره بدان اختصاص دارد، تفاوتی آشکار میان کلام سعدی و آنچه بهزاد در نگاره خود بدان پرداخته مبرز است، در حالی که در مطالعات پیشتر توجهی بدان نشده است. با دقت در این نگاره نشانه هایی از تأثیرپذیری بهزاد از مثنوی یوسف و زلیخای هفت اورنگ جامی میتوان یافت. تأویل نکات عرفانی بهکار رفته در این مثنوی نیازمند رسیدن به درکی صحیح از آیات سوره یوسف قرآن است. پرسش اصلی پژوهش آن است که علت بهرهگیری بهزاد از رنگ های غالب لاجوردی و طلایی و نقوشی برآمده از هندسه مقدس و مشابه با تزیینات مساجد تیموری در نگاره بهزاد چه بوده است. چنانکه علیرغم موضوع نگاره که لحظه پرتنش گریز یوسف و قرار گرفتن او در مظان اتهام خیانت است، فضای نگاره فضایی روحانی است و از سوی دیگر کاملاً متفاوت با ابیاتی از بوستان سعدی است که در حقیقت، بدان تعلق دارد. هدف: مطالعه اصطلاح قرآنی «برهان رب» در قرآن کریم و هفت اورنگ جامی و تطبیق آن ها با نگاره بهزاد. روش پژوهش: مطالعه تطبیقی حاضر با رویکرد تحلیلی-توصیفی صورت پذیرفته و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای جمعآوری گردیده اند. یافتهها: این پژوهش نشان داد که بهزاد متأثر از مفهوم برهان رب، نگاره را نه از سطح ظاهری داستان، بلکه از دیدگاه یوسف(ع) تصویر نموده است و درک تفسیر جامی از مفهوم برهان رب در سوره یوسف در مطالعه دقیق نگاره بهزاد راهگشاست.
Problem definition: Comparing the painting of Yusuf escaping from Zulaikha’s seduction by Kamal al-Din Behzad in an illustrated version of Bustan of Saadi, written and painted in the later period of the Herat school, with verses from this book to which the painting is dedicated, a clear difference will be prominent between Saadi’s words and what Behzad has addressed in his painting, while previous studies have not paid attention to this point. A closer look at this picture, signs of Behzad’s inspiration by Yousef and Zuleikha Masnavi from Jami’s Haft Awrang Jami are highlighted. The interpretation of the mystical points used in this Masnavi requires a correct understanding of the verses of Surah Yusuf of the Quran. The main question of the present research is the reason for using predominant azure and gold colors and motifs derived from sacred geometry and similar to the decorations of Timurid mosques in Behzad’s painting. Despite the subject of the painting, which is the tense moment of Yusuf escaping and being suspected of treason, the painting space is spiritual, and on the other hand it is completely different from the verses of the Bustan of Saadi to which it actually belongs. Objective: The present study aims to study the Quranic term “the Lord’s argument” in the Holy Quran and Haft Awrang of Jami and comparing them with Behzad’s painting. Research method: The present comparative study has been conducted with an analytical-descriptive approach and the required information has been collected using library method. Results: This study illustrated that Behzad, inspired by the concept of the Lord’s argument, depicted the image not from the appearance of the story, but from Yusuf (AS)’s point of view and understanding Jami’s interpretation of this concept in Surah Yusuf paves the way for the careful investigation of Behzad’s painting.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که حکایت یوسف و زلیخا در حوزة عرفان و ادبیات ، یکی از غنیترین تمثیلات در باب عشق الهی است ، در پژوهش حاضر با در نظر داشتن این فرض که کمال الدین بهزاد در صورت بندی نگاره گریز یوسف (ع ) از اغوای زلیخا تحت تأثیر آراء عرفانی عبدالرحمن جامی و مثنوی یوسف و زلیخای وی بوده است ، ابتدا تفاوت رویکرد بهزاد در این نگاره و رویکرد سعدی در کتاب بوستان بیان میگردد.
از سوی دیگر در خصوص نگاره گریز یوسف از زلیخای کمال الدین بهزاد که نگاره ای است مربوط به نسخه مصوری از بوستان سعدی در مکتب نگارگری هرات ، مطالعات صورت گرفته عمدتاً به تحلیل ترکیب بندی و رنگ ها و نقوش این نگاره از جنبه بصری و صرفاً مرتبط با حوزه نقاشی بوده است که از آن جمله میتوان به پژوهش « رجبی و پورمند» (١٣٩٨) تحت عنوان «تحلیل نگاره یوســف و زلیخا اثر کمال الدین بهزاد بر اســاس نظریه ترامتنیت ژرار» و « رحمانی و نائینی» (١٣٩٤) با عنوان «پژوهش میان رشـته ای در هنر با رویکرد هرمنوتیکی هیرشـی ، مورد پژوهشـی نگاره یوسف و زلیخا اثر بهزاد»اشاره نمود که متمرکز بر وجه صوری نگاره بهزاد بوده اند و ساختار صوری نگاره را بر مبنای نظریات غربی مورد نقد و تحلیل قرار داده اند، لذا توجه به مطالعه تطبیقی نگاره بهزاد با متن ادبیات و تفسیر سوره یوسف به گونه ای که علت فاصله گیری کمال الدین بهزاد از متن ابیات سعدی و البته پیوند آن با مثنوی یوسف و زلیخای جامی و آیات سوره یوسف قرآن کریم ، بخصوص نقش کلیدی تفسیر مفهوم برهان رب در سوره یوسف و برداشت متفاوت سعدی، جامی و بهزاد از آن مفهوم ، از قلم و نظر پژوهشگران دور مانده است .