چکیده:
با وجود شباهتهای زیادی که در بررسی تطبیقی دولت صفویه و انقلاب اسلامی، بهعنوان دو حکومت شیعی مستقل در ایران تفاوتهای اساسی به چشم میخورد. این تفاوتها در عرصههای متفاوتی است. یکی از عمدهترین آنها تفاوت نگاه صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت بوده که میتواند در مباحثی مانند مشروعیت الهی و دینی حکومت، نقش عالمان و فقیهان و زمینهسازی ظهور مورد بحث قرار گیرند. تحقیق حاضر در صدد بررسی مقایسه نوع توجه به آنها در این دو حکومت شیعی است. این مسیله به روش کتابخانهای و رویکرد تحلیلی – توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
یکی از عمدهترین آنها تفاوت نگاه صفویه و انقلاب اسلامی به آموزه مهدویت بوده که میتواند در مباحثی مانند مشروعیت الهی و دینی حکومت، نقش عالمان و فقیهان و زمینهسازی ظهور مورد بحث قرار گیرند.
اهمیت تحقیق حاضر بدان جهت است که تاریخنگاران غربی تلاش کردهاند اینگونه بیان کنند که نوع اعتقادات مردم آن عصر موجب شد تا شاهان صفوی ادعای نیابت کرده و خود را نماینده امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) بدانند.
حکومت و نیابت از جانب امام معصوم( در صفویه و انقلاب اسلامی از آنجا که هم در دولت صفویه (905ق) و هم در انقلاب اسلامی (1357ش) مذهب رسمی کشور تشیع بوده، لذا باید به این پرسش پاسخ داده شود که این دو دولت از نگاه شیعه مشروعیت خود را چگونه حل میکنند؟ برخی از تاریخنگاران غربی منشأ قدرت صفویان را سه عامل مهم معرفی کردهاند که ادعای نیابت از جانب امام غایب( توسط شاهان صفوی یکی از آنهاست.
حتی گفته شده است که شاه اسماعیل، خود نیز به مریدانش تأکید میکرده که همه حرکات وی طبق دستور دوازده امام است؛ از همین جهت او معصوم بوده و میان او و مهدی (عجل الله فرجه الشریف) جدایی وجود ندارد.
برخی عمارات که منتسب به امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف) بوده و توسط شاه اسماعیل ساخته شده و همچنین پیشگوییهایی که در مورد جنید صفوی شده بود از جمله مواردی است که این تاریخنگاران را بر آن داشت تا اثبات کنند شاهان صفوی ادعای بابیت داشتهاند.
مشروعیت دینی حکومت صفوی مبتنی بر اجازه علما بهعنوان نایب عام امام غایب (عجل الله فرجه الشریف) بود.