چکیده:
برخی نظریههای زبانشناسی، ازجمله انگارة زبانشناختی ـ ادبی سیمپسون، مدعیاند که ظرفیت لازم جهت توصیف و تبیین انواع روایتها را دارند. پژوهش حاضر به روشی توصیفی ـ تحلیلی، شیوة روایتپردازی رمان شبممکننوشتة محمدحسن شهسواری را براساس انگارة مذکور بررسی کرده تا ویژگیهای ساختار روایی این اثر پسامدرن مشخص گردد و همچنین ظرفیت مدل تحلیل روایت سیمپسون در توصیف و تحلیل رمانهای پسامدرن سنجیده شود. پس از استخراج ابزارهای زبانی مورد نیاز، مانند جملات غیرفارسی، گویشهای فردی، فرایندهای معنایی، شیوههای ارائة گفتار و تفکر شخصیتها، واژههای نشاندهندة وجهیت، تأخرها، تقدمها و روابط بینامتنی، و بررسی آنها مشخص شد که این اثر براساس پنج واحد از مدل تحلیل روایت سیمپسون قابل بررسی است: جملات غیرفارسی و گویشهای فردی شخصیتها بیانگر سطح اجتماعی و فرهنگی آنهاست؛ فرایندهای مادی بیش از دیگر فرایندها در این رمان بهکار رفته است؛ این اثر بهصورت اولشخص و از دیدگاه شخصیت ـ راویان شرکتکننده در این داستان روایت شده است؛ در این متن روایی، تفکر مستقیم آزاد بیش از دیگر گونههای ارائة گفتار و تفکر خودنمایی میکند؛ وجه غالب سایهروشن وجهیت منفی است و انواع روابط بینامتنی در حوزههای مختلفی همچون مکان، شخصیتها و آثار ادبی، هنری و فلسفی در آن بهچشم میخورد. اما ساختار متنی این رمان از طریق انگارة مورد نظر سیمپسون قابل تحلیل نیست.
Some linguistic theories claim that they have the capacity of describing and explaining all kinds of narratives, one of which is Simpson's linguistic-literary model. This essay, in a descriptive-analytic method, studies narratorial mode of The Possible Night by Mohammad Hassan Shahsavari according to the model mentioned, in order to show characteristics of the narrative structure of this postmodern novel and also evaluate the efficiency of Simpson's narrative analysis model in studying postmodern novels. Extracting essential textual instruments like languages and intra-lingual variations, different types of process, modes of speech and thought presentation, words signifying modality, analepses, prolepses and intertextual relations and analyzing them, it showed that this novel is analyzable according to five units of Simpson’s model. Languages and idiolects of characters represent their social and cultural levels, material process has been used more than other processes, this story is narrated in the first-person and from the viewpoint of participating character-narrators, free direct thought is found more than other types of speech and thought presentation, dominating modality is negative and this story involves intertextual relations in different fields such as places, characters and literary, artistic and philosophical works. However, textual structure of this novel is not analyzable through Simpson's model.
خلاصه ماشینی:
پس از استخراج ابزارهاي زباني مورد نياز، مانند جملات غيرفارسي، گويش هاي فردي، فرايندهاي معنايي ، شيوه هاي ارائۀ گفتار و تفکر شخصيت ها، واژه هاي نشان دهندة وجهيت ، تأخرها، تقدم ها و روابط بينامتني، و بررسي آن ها مشخص شد که اين اثر براساس پنج واحد از مدل تحليل روايت سيمپسون قابل بررسي است : جملات غيرفارسي و گويش هاي فردي شخصيت ها بيانگر سطح اجتماعي و فرهنگي آن هاست ؛ فرايندهاي مادي بيش از ديگر فرايندها در اين رمان به کار رفته است ؛ اين اثر به صورت اول شخص و از ديدگاه شخصيت ـ راويان شرکت کننده در اين داستان روايت شده است ؛ در اين متن روايي، تفکر مستقيم آزاد بيش از ديگر گونه هاي ارائۀ گفتار و تفکر خودنمايي مي کند؛ وجه غالب سايه روشن وجهيت منفي است و انواع روابط بينامتني در حوزه هاي مختلفي همچون مکان ، شخصيت ها و آثار ادبي، هنري و فلسفي در آن به چشم ميخورد.
جملات انگليسي و فرانسوي که بيشتر در فصل اول رمان به چشم ميخورد، باآنکه به شناخت بيشتر سطح فرهنگي و اجتماعي شخصيت ها کمک ميکند، براي خوانندگاني که به اين دو زبان تسلط ندارند، نوعي گسستگي در متن محسوب ميشود که خود از ويژگيهاي داستان هاي پسامدرن است ؛ مانند: با لهجۀ بد و عصاقورت دادة پاريسي گفت : -Rien n’est meilleur dans le monde qu’on se promène aux bords de la Seine à minuit avec un bon ami.