چکیده:
دغدغۀ اساسی پژوهش حاضر ریشه در این پرسش دارد که چرا اقتصاد عربستان سعودی (بهرغم توان استفاده از فرایندهای جهانیشدن، نیروی کار جوان، درک ناکارآمدی اقتصاد تکمحصولی و برنامهریزیهای اقتصادی)، نمیتواند از شیوۀ انباشت نفتمحور گذار و در فرماسیون انباشت سرمایهداری جهانی (پسافوردیستی یا پساصنعتی) ادغام شود؟ در پاسخ به این سؤال، نویسنده معتقد است که دگرگونی در فرایند انباشت سرمایه در پادشاهی سعودی به تغییر در رویکرد حکومت در ارتباط با جامعه، بخش خصوصی و سیاست خارجی پرهزینه آن وابسته است. از این رو، مادامی که بسترها و شرایط فوق به همراه کاهش وابستگی به نفت مهیا نشود، صورتبندی انباشت سرمایه عربستان سعودی وابسته به نفت و دولت، مستقل از دانش و فناوری، متکی به تخصص نیروهای خارجی، یکنواخت و بیبهره از عواید بخش خدمات خواهد بود.
The primary concern of the article lies in this question: Why cannot the capital accumulation in Saudi Arabia (despite the advantages of globalization, young workforce, understanding about inefficiency of oil-based economy and planning to economic reform) transfer from an oil-dependent accumulation formation to a post-industrial accumulation? In order to answer this question, the author suggests that changes in the process of capital accumulation in Saudi Arabia depend on changes the government's approach to society, the private sector (restrictions on civil society) and its costly foreign policy. As long as the government's approach will continue, accumulation in Saudi Arabia will depend on oil and will not have the elements of global capital accumulation such as: science and technology, specialty of internal experts, and benefits of service sector.
خلاصه ماشینی:
موانع ادغام اقتصاد عربستان سعودي در فرماسيون انباشت سرمايه داري جهاني ١-٢ محمد داوند٣، سيد مسعود موسوي شفائي ٤ چکيده دغدغۀ اساسي پژوهش حاضر ريشه در اين پرسش دارد که چرا اقتصاد عربستان سعودي (به رغم توان استفاده از فرايندهاي جهاني شدن ، نيروي کار جوان ، درک ناکارآمدي اقتصاد تک محصولي و برنامه ريزي هاي اقتصادي )، نمي تواند از شيوة انباشت نفت محور گذار و در فرماسيون انباشت سرمايه داري جهاني (پسافورديستي يا پساصنعتي ) ادغام شود؟ در پاسخ به اين سؤال ، نويسنده معتقد است که دگرگوني در فرايند انباشت سرمايه در پادشاهي سعودي به تغيير در رويکرد حکومت در ارتباط با جامعه ، بخش خصوصي و سياست خارجي پرهزينه آن وابسته است .
اما به رغم اينکه اين کشور مي تواند نظير ديگر کشورهايي که به سرعت به سمت اقتصادهاي پساصنعتي به پيش مي روند (چين و کره جنوبي ) از بسترهاي جهاني شدن استفادة لازم را ببرد، مسئله اصلاحات اقتصادي (حرکت به سمت اقتصاد دانش محور) فقط بر روي کاغذ مطرح است و هنوز اجرايي نشده است .
جمع شرايطي که جهاني شدن در ارتباط با جامعه و حکومت عربستان سعودي در پي داشته است ، بيشتر از آنکه اقتصاد اين کشور را در مسير انباشت دانش محور قرار دهد، در مسير انباشت سنتي (انباشت از طريق درآمدهاي نفتي ) نگه مي دارد.
S. -Saudi Arabian Business Council,2016:3 در واقع ثروت عظيمي که از درآمدهاي نفتي عايد عربستان شده است ، پيامدهاي اساسي براي ساختار سياسي و اقصادي اين کشور در پي داشته است .