چکیده:
هدف پژوهش حاضر استخراج مبانی نظری مرتبط با صلح در فلسفه ملاصدرا و نشان دادن قابلیت عملی و کاربردی فلسفه ملاصدرا در این زمینه میباشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و بر این فرضیه استوار است که گرچه در فلسفه ملاصدرا، موضوع صلح به صورتی مستقیم وجود ندارد، اما در مبانی و اصول فلسفهی وی از جمله اصالت وجود و وحدت وجود و نیز مبانی انسانشناسی، دلالتهایی بر این موضوع داده شده است. نتایج نشان داد که یکی از ریشههای خشونت و جنگ، اختلافاتی است که بین انسانها وجود دارد. این اختلاف تنها در کثرت، معنی دارد و ملاصدرا معتقد است که خاستگاه کثرت ماهیت میباشد. از سوی دیگر، او براساس اصل مهم فلسفی خود یعنی اصالت وجود، ماهیت را امری اعتباری میداند که جایگاهش تنها در ذهن بوده و آنچه که در عالم خارج، متن واقعیت را تشکیل میدهد، وجود است که بین همه موجودات مشترک میباشد. آنچه که باعث اختلاف و در نتیجه خشونت و درگیری میشود، امری است که نمیتوان برایش اصالتی قائل شد، و به عبارت دیگر امری اعتباری است. از سوی دیگر در دیدگاه ملاصدرا عالم وحدت، عالم یگانگی و هماهنگی و صلح است، زیرا همه آنچه که به ظاهر متفاوت و گاه متعارض مینماید، شئون یک حقیقت واحد و در نتیجه جزئی از یک کل یکپارچه است. این اندیشه و نگریستن به عالم از این منظر میتواند بهترین راه برای درک تفاوتها و در نتیجه مفاهمه بین انسانها باشد و درک این تفاوتها نیز میتواند نقطه اتکایی باشد که ماهیتهای مختلف را با هم پیوند میدهد. در نتیجه، تمرکز دیدگاه وجودشناختی ملاصدرا بر اشتراک معنوی- ماهوی موجودات و سریان حقیقتی واحد در آنها میتواند مبنای مهمی برای قرار گرفتن آنها در چهارچوبی بشمار آید که در آن حلقهای وحدتبخش، به رغم اختلافات و تمایزات آنها همگراییشان را تضمین کند. این همگرایی را میتوان مبنای نظری مهمی برای استخراج مفهوم صلح و صلحگرایی از فلسفه ملاصدرا تلقی کرد.
The purpose of the present study is to extract the theoretical principles related to peace in the philosophy of Mulla Sadra and to show the practical and pragmatic potentials of his philosophy in this regard. The method of study is descriptive analysis and the results showed that one of the root causes of violence and war is the differences among humans. These differences are meaningful only in plurality so Mulla Sadra believes that essence is at the root of plurality. On the other hand, based on his important philosophical principle that is existentialism, he regards the essence credential existing only in mind while what constitutes reality in the external world is called existence and is common between all creatures. What causes disagreement and thus leads to violence and quarrel is something that has no essence and, in other words, is credential. On the other hand, the world of unity in the view of Mulla Sadra is the world of oneness, harmony, and peace because all the things that are seemingly different and sometimes contradictory, are indeed dimensions of a single truth and thus a part from a unified whole. The focus of Mulla Sadra’s ontological viewpoint on spiritual-substantive commonality between creatures and the current of a unified truth in them all can be considered as an important foundation to place them in a framework in which a unifying circle ensures their convergence despite their differences and distinctions. This convergence can be regarded as a theoretical tenet for deriving the concept of peace and peace studies from Mulla Sadra’s philosophy.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، او براساس اصل مهم فلسفی خود یعنی اصالت وجود، ماهیت را امری اعتباری میداند که جایگاهش تنها در ذهن بوده و آنچه که در عالم خارج، متن واقعیت را تشکیل میدهد، وجود است که بین همه موجودات مشترک میباشد.
پژوهش حاضر تنها به عامل اول پرداخته و نشان میدهد که چگونه دو اصل وجودشناختی فلسفه ملاصدرا یعنی اصالت وجود و وحدت وجود میتواند این منشاء خشونت را کمرنگ کرده و در نتیجه زمینه را برای ایجاد صلح مهیاتر سازد.
توجه به این امر که آنچه که باعث اختلاف و در نتیجه خشونت و درگیری شده، امری است که نمیتوان برای آن اصالتی قائل شد، بلکه امری اعتباری است، هرچند که مستقیم و بلاواسطه نمیتواند صلح را تأمین نماید، ولی میتواند زمینه تغییر نگرشی را فراهم کند که در عمل منجر به کاهش خشونت شود و در واقع مبنای بسیار قدرتمندی برای صلحپژوهی باشد.
بنابراین، میتوان گفت حکمت متعالیه که در آن اصل قویم وحدت وجود شکل گرفته، در حقیقت فلسفه صلح و آشتی است، چرا که کثرات را تجلیات یک حقیقت واحد و همه انسانها را از یک تبار و دارای گوهر واحد میداند.
آنچه که از آثار ملاصدرا برمیآید این است که خاستگاه کثرت ماهیت میباشد، در حالی که وی براساس اصل مهم فلسفی خود یعنی اصالت وجود، ماهیت را امری اعتباری میداند که جایگاهش تنها در ذهن است و آنچه که در عالم خارج، متن واقعیت را تشکیل میدهد، وجود است که بین همه موجودات مشترک میباشد.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} Research Article Modern Technology Foundations and Islamic Wisdom Approach 1 Ahmad Shahgoli1 Abdul Mahdi Arabshahi Moghaddam2 1.