چکیده:
مقاله حاضر میکوشد ارتباطهای پیدا و پنهان نویسندگی را با روحیه
فرهنگی بکاود و نشان دهد. بدینرو در بخش «فرهنگ نویسندگی» از نگاه
فرهنگی به مقولات علمی و زبان فرهنگی سخن میگوید. پرداخت
ذوقمندانه و میناگریهای لفظی، از ضرورتهایی است که در این مقاله
درباره آنها سخن میرود و اینکه زیبایی، نوعی تناسبسازی میان لفظ و معنا
است. بنابراین صورت نازیبا، شایسته معنای ژرف و لطیف نیست. در پارهای
دیگر از مقاله، درباره ذوق و آثار بسیارش سخن میرود و اینکه نویسندگان
خوش ذوق چه توفیقاتی دارند و محرومان از ذوق و قریحه، با چه
ناکامیهایی مواجه خواهند شد. بدینرو معتقد است که ذوقورزی در
نویسندگی، همچون آشپزی در تهیه غذا است؛ زیرا آنچنان که مواد خام در
آشپزخانه به خوردنیهای لذیذ تبدیل میشوند، معانی و مفاهیم نیز بر اثر
ذوقورزی، شنیدنیتر و دوستداشتنیتر میشوند.
خلاصه ماشینی:
"نوشتن، یک هنر است با همه خصوصیات و لوازمی که هنر و هنرمندی دارد؛ یعنی اگر یک هنرمند پیش از آفرینش اثر هنری خود، باید مجموعهای از تواناییهای فطری، اکتسابی، خدادادی و باز آموزیهای فنی را در خود گردآورد، آنگاه دست به تارهای سیمی، یا قلم مو، یا سنگ و چوب، و یا هر چیز دیگری که ابزار و آلات مربوط است، ببرد، نویسنده نیز باید نخست کانونی از استعدادهای مختلف، نظیر تیزبینی، خوش ذوقی، توانایی در به کارگیری کلمات، تصویرپردازیهای مناسب، مخاطبشناسی و دانستنیهای گوناگون باشد؛ آن گاه بنویسد.
ممکن است چنین نباشد، اما نویسنده مذهبی به سائقه ایمان و تعهدش، باید به خود و قلم نازککارش علیالدوام تلقین کند که مخاطبان و خوانندگان وی، همه شوریدهسر و گریزپایاند، و نوشتههای او، همان یاران و حریفان ویاند که او آنان را برای بازگرداندن صنم گریزپای خود روانه کرده است: بروید ای حریفان بکشید یار مرا به من آورید آخر صنم گریزپا را به ترانههای شیرین، به بهانههای رنگین بکشید سوی خانه، مه خوب خوش لقا را این ضرورت از آنجا ناشی میشود که سخن مخالف و یا احیانا معاند، چون انگبین به کام و ذائقه مردمان، گاه خوش میآید.
ای عروس هنر از بخت شکایت منما حجله حسن بیارای که داماد آمد15 این بدان معنا نیست که حقیقت، نیازمند مشاطه و زیور بستنهای بیقاعده است، که گفتهاند: «حسن خدا داده را حاجت مشاطه نیست» و همو که عروس هنر را به آراستن حجله حسن خوانده است، در همان جا یادآور شده است: دلفریبان نباتی همه زیور بستند دلبر ماست که با حسن خداداد آمد16 اما حقیقت اگر داعیه جهانگیری در سر دارد و بر آن است که در هر سری، سری از خود به ودیعت نهد، باید که خود را بیاراید و در مطبخ ذوق هنرمندان، باب دندان و هاضمه مردمان گردد."