چکیده:
آثار منظوم و منثور صوفیان را براساس نوع معرفت به دو دسته می توان تقسیم کرد: معرفت شخصی و شهودی؛ معرفت رسمی و سازمان یافته. برخی صوفیّه در آثار خود از این دو نوع معرفت یاد کردهاند. گاهی کلامشان از روی آگاهی و از نوع متن های رسمی و مدرسی بوده که هدف از نگارش آن، شفافیّت معنا، تثبیت و تعلیم سنّت ها و آداب صوفیان و حاصل دانش قراردادی آنهاست؛ اما گاهی کلامشان حاصل تجربههای درونی و دریافتهای شخصی است و معنا در آن پوشیده و تأویل پذیر است و هدف از نگارش آن، بیان تجربه های شهودی و دریافت های درونی و شخصی در لحظات شور و وجد و حال است. یکی از نثرهای صوفیانه-که در آن این ویژگی ها به خوبی احساس می شود کتاب معارف بهاءولد است که نویسنده در آن به بیان افکار، رؤیاها و احوال درونی خویش در لحظات اوج هیجان های عاطفی، پرداخته است. غلبة زبان استعاری، ابهام، تأویل پذیری و پراکنش معنایی در سراسر آن وجود دارد. تأویلی که بهاءولد در این کتاب از آیات قرآن دارد، بسیار بدیع و تازه است. نگارنده در این مقاله به روش توصیفی– تحلیلی در صدد آن است که تأویلات بهاءولد را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
Souphiyan’s Poetic and prose writings can be divided to two kinds based on cognition: personal and Intuitivecognition,organized and official cognition. In some of soufiye’s works this kind of cognitions have been reviewed. Sometimes their beliefs were based on intellect and were from official texts and the purposeof that publication was to clarify meaning,fixation and teachings of traditionsand Souphiyan’s etiquette and is the result of their contractual knowledge; but sometimes their beliefs are resulted from inner experience and personal perceives and meaning in that case is unclear and ambiguous and the purpose of that kind of publication was to expressintuitive experiences and inner and personal perceivesin ecstasy and passionate moments. One of the proses of Soufiyane’s that defines this kind of emotions wonderfully is BahaeValad’s book that the writer has been focused on expressing thoughts, dreams and his inner forms in climax of his moments ofemotional thrills. Domination of metaphorical language and ambiguity and interpretation and distribution of meaning is apparent all over his book. Interpretation that BahaeValad has from the Quran in his book is very new and fresh. Writer in this article is seeking tohave a discussion about BahaeValad’s approach in interpretation of Quran.
خلاصه ماشینی:
يکيازنثرهايصوفيانه -که درآن اين ويژگيهابه خوبياحساس ميشود-کتاب معارف بهاءولداست که نويسنده درآن به بيان افکار،رؤياهاو احوال درونيخويش درلحظات اوج هيجان هايعاطفي،پرداخته است .
اين کتاب مجموعه ايازيادداشت هايبهاءولداست که به شکليبديع ومتفاوت ازديگرآثار عرفانينگاشته شده است .
کتاب معارف بهاءولدحاويآيات زيادياسـت که ويدرفـصول گوناگون کتاب به تفسير 289 / وتأويل آنهاهمت گمارده است .
»(بهاءولد،١٣٨٢:٥٧)تأويل : ايانسان وقتيمرتکب خطاييشديامااز آن پشيمان گشتي،بدان که آن کلمات (جهت عذرخواهيازپشيماني)راخداوندبواسطۀ دوستان خوديعنيملائکه وعقل دردل توانداخته است .
«من المومنين رجال صدقواگفتم که بيم دل کژروودروغ گوي باشدوصادق مردراست رووراستگوباشدمن قضينحبه قضاينحب خودکردندودرحلق ازکليدتيغ گشادندوبعضيگرويدگان منتظرميباشندتاهم بدان طريق به آخرت رونداکنون ايجمع 291 / درخودنظرکنيدکه چه چيزرامنتظرميباشيدختامه مسک (مطففين /٢٦)يعنياهل بهشت طبع لطيف دارندوباهمت باشندشراب بامهرخ ورنددست وپابزده ونيم خورده نخورند پس هيچ دون همت راه آخرت نرودتابحالتينباشدکه ملک جهانش بچشم نيايداوراه آخرت نگيردآن گلخنيباشدکه درميان چنين گلخن تن پرحدث ميل به شراب خوردن کندمؤمنان راگفتنددريغ باشدکه درتغارسگان آب دهيم اندکمزه درنعمت هاوشراب - هايجهان ازآخرت نهاديم ازبراينشانيدوستان وحسرت دشمنان که دوستان استوار ميکنندراه معرفت واحسان مارااماآلايش ناخوشيوتلخيوپليديبااين مزه يادکرديم ازآنکه نصيب سگان است شماکه دراين جهان ازگليت رخساره چوگل داريدآنهاکه در بهشت ازگل روينددانيرخسارشان چگونه باشد.
»(بهاءولد،١٣٨٢:٨٠)تأويل : دراين آيه رزق به سه نوع روزي تأويل شده است :روزيمؤانست ،روزيغذا،روزيتعظيم .
»(بهاءولد،١٣٨٢: / 298 ١٥٩ )تأويل : حجارةرابه استخوان هاواجزايتن خودتأويل نموده است که به علت تجليالهيوقتيآيه تبارکالذيبيده الملک راميخواندنوعيدرداحساس ميکندوپس ازآن به هرچه نظرميکندباغ خداوندراميبيندکه جهت تربيت وآسايش نازل شده است .
»(بهاءولد،١٣٨٢:١٠٠)تأويل :جنات رابه انواع خوشيهاتأويل نموده است که اجزايوجودآدميآن هارادرکميکند.