چکیده:
مرگ و مرگ اندیشی از بنمایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشۀ نوزایی برخاسته از مرگاندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک عمیق تری از مرگ اندیشیِ عامه نمایان می سازد. نگارندگان برای دستیابی به اَشکال مرگ اندیشی و نوزایی در مجموعۀ چهار جلدی قصه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوۀ توصیفی- تحلیلی بهره برده و صورتهای مرگ، نوزایی و نمادهای مرگاندیشی و نوزایی را شناسایی، استخراج و تحلیل کردهاند. یافته های پژوهش نشان می دهند مرگ دو نمود طبیعی و غیرطبیعی در قصه ها دارند و صورتهای غیرطبیعی مرگ، که پربسامدترین گونۀ مرگ در قصه هاست، عبارتند از: اقدام موفق، اقدام ناموفق و مرگ با پایان باز، رویگردانی از کشتن، خودکشی، مرگ بر اثر حوادث، دیدار با مردگان و شایعۀ مرگ. ظهور و بروز نمادهای مرگ در شکل های اقدام موفق، اقدام ناموفق و نتیجۀ نامشخص در کشتن و مرگ بر اثر حوادث است. صورت های نوزایی در قصه ها شامل ولادت مجدد، انتقال نفس، استحاله، تناسخ و رستاخیز است، نمادهای آن هم در تمامی شکل های نوزایی بسامد دارند و در پارهای از نمونه ها با نمادهای مرگ مشترکند.
Death and Death are thought of as prominent motifs in folk stories and the thought of renaissance derives from the thought of collective. beliefs and the ancient mythology. Death and rebirth have many faces in stories and they have a symbolic expression in a number of examples. Knowing these faces and symbols reveals a deeper understanding of public thought. Writers have used the descriptive-analytical method to achieve forms of mortality and renaissance in a four-volume series of Iranian stories of Anjavi Shirazi. Research findings indicate that death has two natural and abnormal effects in stories and the abnormal forms of death, which are the most frequent types of death in stories, include: successful action, unsuccessful action, and death with an open end, disengagement from killing, Suicide, death due to accidents, meeting dead and ransom death. The manifestation of the death symbols in the forms of successful action is the unsuccessful act and the uncertain outcome of the killing and death due to accidents. Renaissance forms in stories include rebirth, transference of self, transformation, reincarnation and resurrection. Its symbols are also common in all forms of renaissance and in a number of examples, they share the symbols of death.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهند مرگ دو نمود طبيعي و غيرطبيعي در قصه ها دارند و صورت هايغيرطبيعيمرگ ،که پربسامدترين گونۀمرگ درقصه هاست ،عبارتنداز:اقدام موفق ، اقدام ناموفق و مرگ باپايان باز، رويگردانياز کشتن ، خودکشي،مرگ بر اثر حوادث ،ديدار با مردگان وشايعۀمرگ .
روش تحقيق مقالۀحاضربااستفاده ازدوروش توصيفي–تحليلي،مجموعۀچهارجلديقصه هاي ايراني(گردآوريابوالقاسم انجويشيرازي)راازمنظرمرگ انديشيوتولددوباره مطالعه کرده است ؛ سپس به استخراج و دسته بندي اشکال مرگ و نوزايي در قصه هاي عاميانه پرداخته وسعيداشته است چراييوکجاييمرگ ونوزاييرادرقصه هابکاودونمادهاي اين دومفهوم رامعرفيکند.
ناخودآگاه جمعيبشر نيز به شخص خاصيتعلق ندارد؛ «همگاني است و برخلاف روان شخصي برخوردارازمحتويات ويارفتارهايياست که کم وبيش درهمه جاوهمه کس ،يکسان است » (يونگ ،١٣٩٠: ١٢)؛ از اين روي باور نوزايي در اسطوره ها، افسانه ها و قصه هاي عاميانۀ اقوام و ملل مختلف ريشه دوانيده است .
بحث مرگ و نوزايي در قصه هاي عامه قصه از مردميترين هنرهاي بشر است و «از جمله پرتوان ترين پديده ، در شناساندن انسان به انسان »(ميهن دوست ،١٣٨٠:١٢٠).
کشتن شخصيت هاي انساني (انسان ها) اقدام به کشتن انسان هاقصه ها(٨٣نمونه ) يکياز شکل هايپرتکرار عنصرمرگ در قصه هاست و اغلب (٧٢نمونه ) شامل شخصيت هايشرور و ضدقهرمان ميشود.
اين قصه هاماجرايزني بداخلاق ، بددهان و غرغرو است که همه را به ستوه ميآورد.
چاه چاه از ديگر نمادهايپرتکرار مرگ در قصه هاست که در شکل هاياقدام ناموفق به کشتن (٥نمونه )ومرگ باپايان باز(٣نمونه )بسامددارد.
در اين نمونه ها خوردن از آب چشمه سبب مسخ انسان به حيوان ميشود.