چکیده:
شناخت تفکر و اندیشۀ امام حسین (ع) در واقعۀ کربلا به سبب تأثیر بر ذهنیت شیعیان اهمیت دارد. این مهم از منظر معناکاوی خطابهها که بازتاب اندیشۀ سیاسی ایشان است، امکانپذیر است. خطابهها امکان آگاهی دقیقتر نسبت به تفکر ایشان را در ارتباط با نقش سیاسی مردم ــ که یکی از مؤلفه های مهم در مبانی فکری اسلام و روشنگر جایگاه آنان در عرصۀ قدرت و سیاست است ــ فراهم میکند. در مقاله پیش رو کوشش شده است با استفاده از روش معناشناسی که امکان بررسی مفاهیم و مقولهها از منظر روابط معنایی را فراهم میآورد، نقش سیاسی مردم در اندیشۀ امام حسین(ع) بر اساس خطابههای ایشان بررسی و تحلیل شود .بر اساس یافتۀ پژوهش، بر نقش سیاسی مردم به عنوان مقولهای محوری در تمامی خطابههای امام حسین(ع) در کربلا تأکید و در ارتباط با آن، این عناصر مطرح شده است: «ثبات در تصمیمگیری»، «شناخت حق»، «نقد حاکمیت»، «پرهیز از انفعال اجتماعی» و «پرهیز از شتاب زدگی». ارتباط معنایی میان این عناصر و مقوله محوری، نقش سیاسی مردم را در اندیشه و کلام امام حسین(ع) آشکار کرده است و در آن مردم به عنوان نقطه کانونی و مرکزی در امور سیاسی معرفی شدهاند.
Imam Husayn's (Peace be upon him) sermon in Karbala has a pivoting role in the mentality of Shiites. From a semantic point of view, this speech could reflect his political thought; and, in this case, the political role of the people as an essential component of the intellectual foundations of Islam. The present article aims to study the political role of people represented in his terms as consistency in decision making, recognition of the truth, critique of the power. W can understand the people stands in the center of Imam Husayn's political thought.
خلاصه ماشینی:
در مقاله پیش رو کوشش شده است با استفاده از روش معناشناس̀ که امکان بررس̀ مفاهیم و مقوله ها از منظر روابط معنای را فراهم م̀آورد، نقش سیاس̀ مردم در اندیشÞ امام حسین (ع ) بر اساس خطابه های ایشان بررس̀ و تحلیل شود .
بر اساس یافتÞ پژوهش ، بر نقش سیاس̀ مردم به عنوان مقوله ای محوری در تمام̀ خطابه های امام حسین (ع ) در کربلا تأکید و در ارتباط با آن ،این عناصر مطرح شده است : «ثبات در تصمیم گیری»، «شناخت حق »، «نقد حاکمیت »، «پرهیز از انفعال اجتماع̀» و «پرهیز از شتاب زدگ̀».
این واژه در معانی چون اطمینان خاطر (راغب اصفهانی ، ٥۲٥)، آرامش و آسودگی (مصطفوی ، ۲/ ۳۷۸؛ بستانی ، ۹٠/۱) آمده و وقتی با عهود و مواثیق ارتباط معنایی می یابد، نشان می دهد که خاطر امام حسین (ع ) از بابت عهد و پیمان مردم مطمئن نیست .
با توجه به عبارت موجود در خطابه و ارتباط معنایی این واژه با متن خطابه ، به نظر می رسد که منظور امام حسین (ع ) از «جهلتم » نیز سفاهت و بی اعتنایی مردم نسبت به حق اهل بیت است ، نه به معنای بی دانشی و ناآگاهی نسبت به حق آنان .
در این واژه ، فرد یا گروه خاصی در نظر نیست ، بلکه نوع انسان و به عبارتی هر انسانی را در بر می گیرد که در جامعه زیست می کند، اما وقتی با واژٔە «رای » به معنای با چشم خرد دیدن ( بستانی ، ٤۱۸) و مشاهده ( راغب اصفهانی ، ۳۷٥) ارتباط ِ معنایی می یابد، طیفی از انسانها را شامل می شود که تماشاگر عدول حاکمیت از قوانین و سنت الهی و نبوی هستند و آنان را برای واکنش در برابر این نوع حاکمان موظف می داند.