چکیده:
رفتار اجتماعی مطلوب به عنوان جنبهای از رفتار انسان پیامدهای مثبتی برای دیگران به دنبال دارد. در رابطه با این رفتار عناوین مختلفی از جمله رفتار یاریرسانی، رفتار یاریگرانه، رفتار توام با کمک رسانی و نوعدوستی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این نوع رفتار کمک به فردی دیگر و به نوعی کاهش یا رفع نیاز شخص دیگر، در موقعیتی اضطراری است. نظریه پردازان دلایل متعددی را برای بروز یا عدم بروز این رفتار ذکر کرده و به تبیینهای مختلفی در این زمینه پرداخته اند. رفتارهای مطلوب فرهنگی را تا حدودی در ارزشهای اجتماعی میتوان ردیابی کرد. رفتار مطلوب اجتماعی در سطح فردی و مسئولیت مشترک در سطح اجتماعی با ارزش همدردی ارتباط نزدیکی دارد. در این مقاله ضمن ارائه تعاریف مختلف رفتار مطلوب اجتماعی و فرهنگ، تبیینهایی ارائه شده برای آن مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین به همدلی به عنوان یکی از شرایط اساسی در بروز رفتار یاری گرانه اشاره شده است. در پایان نیز راههایی عملی برای تقویت و تسهیل بروز این نوع رفتار پیشنهاد شده است.
خلاصه ماشینی:
(بیرهوف، 1387، صص25-24) رفتار مطلوب اجتماعی اغلب تصور شده است که در مقابل مسأله رفتار قرار دارد، یک تصور که ما در این مقاله آن را به چالش میکشیم، رفتارهای مطلوب یا موافق اجتماع میتوانند شامل مهارتهای اجتماعی در رابطه داشتن با همسالان، بزرگسالان، اعمال همدردی و مفید، مسئولیت پذیری، استقلال و خود کنترل شوند.
این دیدگاه که عوامل زیست شناختی نقش مهمی در رفتار اجتماعی بازی میکنند از حوزۀ روان شناسی تکاملی 1 آمده است، این شاخۀ جدید روان شناسی معتقد است که نوع انسان، مانند انواع دیگر روی زمین در طول تاریخ خود در معرض فرآیند تکامل زیستی قرار گرفته و در نتیجۀ این فرآیند، ما اکنون دارای تعداد زیادی مکانیسمهای روان شناختی تکامل یافته هستیم که به ما کمک میکنند (یا زمانی کمک میکردند) تا از پس مسائل مهم مربوط به بقای نوع خود برآییم.
این تقسیم بندی دوگانه، از یک طرف به تجربۀ واکنشهای عاطفی مشترک اشاره دارد، مشاهده گر همان احساس عاطفی شخص مورد نظر را تجربه میکند، و از طرف دیگر، به درک احساسات و افکار شخص دیگر، از طریق خود را به جای دیگران گذاردن مربوط میشود درک میکند، بدون اینکه الزاماً عواطف او را تجربه ک > همین تفاوت مفهومی، در واژههای «همدردی» و «همدلی» نیز وجود دار 3 e"/>e"/>، 1986 به نقل از بیرهوف، 1387، ص157) از آنجایی که کلمۀ «همدردی» در طی سالهای متمادی در مباحث علمی از بین رفته است، واژۀ «همدلی» غنیتر شده و مفاهیم دیگری را نیز دربر گرفته است.