چکیده:
ماسارو ایموتو با استناد به آزمایشهای تجربی مدعی است درک آدمی از خویشتن متوقف بر فهم تغییرات آب موجود در بدن است و بر این اساس، مسئله تحقیق بررسی اعتبار این ایده و تحلیل راهکارهای ایموتو جهت کسب بهبودی و معنویت است که به روش تحلیلی - انتقادی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام شده است. بدینسان، یافتههای تحقیق نشان میدهد که دیدگاه ایموتو از انسجام کافی برخوردار نیست؛ چرا که نخست، ماده به مثابه امر ناپایدار نمیتواند آگاه باشد و خردمندی نیز جز در حصول صورت معقول نزد مجرد حاصل نمیشود؛ دوم، ایموتو در تبیین خودشناسی و بهبودی بر اساس آب موجود در بدن انسان و با استناد به آزمایشهای تجربی مرتکب تسری حکم و سفسطه شده است. سوم، وی در تشریح این نظریه مرتکب تشبه امر – خلط مبحث – شده است؛ زیرا به این نکته توجه ندارد که پدیدههای مادی علل بیشماری دارند، اینکه انحصار پدیدهای در علت جسمانی میتواند مستلزم تناقض باشد و اینکه علامت غیر از علت است.
Masaru Emoto, relying on experimental experiments, claims that human perception of oneself depends on one`s understanding of the changes in the water of the body and, on this base, the issue at hand lies in surveying the view and emoto`s way of study. The method used in the study is a critico-analytical one based on library resources. Thus, the research findings show that Imotochr('39')s view is not sufficiently coherent; For, first, matter as an unstable thing cannot be conscious, and consciousness may only occur except in the case of the immaterials; Second, Emoto, when expanding his judgment has been led to sophistry. Third, in explaining this theory, he has committed a confusion; For he does not pay attention to the fact that material phenomena have innumerable causes, the fact that the exclusivity of a phenomenon in a physical cause may lead to contradiction, and that the sign is other than the cause.
Keywords: Water Crystal, Consciousness and Intelligence, Self-Knowledge, Improvement, Causality, Sophistry.
خلاصه ماشینی:
بدینسان، یافتههای تحقیق نشان میدهد که دیدگاه ایموتو از انسجام کافی برخوردار نیست؛ چرا که نخست، ماده به مثابه امر ناپایدار نمیتواند آگاه باشد و خردمندی نیز جز در حصول صورت معقول نزد مجرد حاصل نمیشود؛ دوم، ایموتو در تبیین خودشناسی و بهبودی بر اساس آب موجود در بدن انسان و با استناد به آزمایشهای تجربی مرتکب تسری حکم و سفسطه شده است.
ايده ايموتو نخستين مرتبه در سال 1999 ميلادي ابراز و مدعي شد که آب نهتنها منعکسکننده موقعيت جغرافيايي پيرامون خود است که همچنان، وضعيت آگاهي و فضاي رواني پيرامون خود را بازگو ميکند؛ به عبارت ديگر، آب ميتواند آگاهي شخصي و جمعي آدمي را منعکس کرده و تأثيرات مثبت يا منفي حاکم بر فضاي اطراف را بازنمايي کند.
ايده و فعاليتهاي ايموتو علاوه بر جنبه معنوي و شبهعلمي، ازآنرو که ناظر به بحران زيست محيطي بهويژه در حوزه مسائل آب بود، توانست از جنبههاي مختلف مورد توجه قرار گرفته و سخني تازه قلمداد شود؛ 3 چراکه براي نمونه، او معتقد بود که آب آلوده را ميتوان از طريق نيايش و تجسم مثبت پاک کرد.
براي نمونه، وقتي ايموتو ميگويد: مردم چطور ميتوانند زندگي سالم و شادي داشته باشند؟ جواب اين است: پالايش آبي که هفتاد درصد از بدن انسان را تشکيل ميدهد.
نتيجه اين شبه قياس ـ هرچند که خود محل ترديد بوده و نيازمند راستيآزمايي تجربي است ـ ميگويد: آب درون بدن انسان نيز متأثر از اشيا و اعمال به بلورهاي منظم يا غيرمنظم تغيير شکل ميدهند.