چکیده:
در جنگ نـرم بـا اسـتفاده از جنبـه هـای برتـر فرهنگـی و تمـدنی ، علمـی و فنـی و همچنین استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی ( مثل ماهواره و اینترنت ) و تکتیک های پیچیـده روان شناسی و جامعه شناسی درصدد تغییر تفکر و در ادامه تغییر رفتار جامعه ی هدف تلاش مـیشـود. ایـن مقالـه بـا رویکـرد توصـیفی – تحلیلـی ضـمن بررسـی جایگـاه سیاسـت هـای حمایتگرایانه آمریکا در جنگ نرم علیه انقلاب اسلامی در بیان توضیح این مطلب اسـت کـه با بن بست سیاست های تقابل گرا و تعامـل گـرای آمریکـا در قبـال ایـران ، در صـدد اتخـاذ رویکردی جدید با محوریت جنگ نرم است که طبیعتا رفتارهای حمایت گرایانه ی آمریکـا علیه جمهوری اسلامی ایران نیز با تمرکـز بـر جنـگ نـرم تعقیـب مـیشـود . ایـن رفتارهـای حمایتی با هدف مشروعیت زدایی از نظام و کاهش کارآمدی آن و در راستای از بـین بـردن حمایت مردمی و همراه یـازی آنـان بـا رفتارهـا و سیاسـت هـای دولـت هـای غربـی در حـال گسترش است
خلاصه ماشینی:
در اين بين ، پيامدهاي ناگوار به کارگيري قدرت سخت در جنگ با افغانستان و عراق از يک سو و تجربه موفق برپايي انقلاب هاي رنگي در کشورهاي پساکمونيستي از سوي ديگر، بيش از پيش آمريکا را جهت توسل به قدرت نرم براي براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران ترغيب نمود.
همچنين شکست طرح هاي مختلف ، جهت براندازي نظام جمهوري اسلامي از طريق روش هاي سخت نظير تهاجم نظامي و تحريم اقتصادي نيز مزيد بر علت شد و ايالات متحده آمريکا را به سوي اتخاذ شيوه هاي براندازي نرم به منظور مقابله با انقلاب اسلامي ايران سوق داد.
بنابراين با بن بست سياست هاي تقابل گرا و تعامل گراي آمريکا در قبال ايران ، رويکرد جايگزيني براي مقابله با تقويت روزافزون موفقيت و جايگاه منطقه اي و بين المللي ايران با محوريت رويکرد تغيير از درون ـ جنگ نرم ـ در دستور کار سياست خارجي آمريکا در قبال ايران قرار گرفته است و بالطبع رفتارهاي حمايتگرايانه آمريکا عليه ايران نيز با تمرکز بر جنگ نرم در قبال نظام جمهوري اسلامي ايران پيگيري ميشود(گوهريمقدم و جاودانيمقدم ، ١٣٩١: ١٨-١١).
در اين شرايط با تمرکز سياست خارجي آمريکا و رويکرد جنگ نرم در مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران ، رفتارهاي حمايت گرايانه آن نيز عليه انقلاب اسلامي در راستاي اين سياست متمرکز شده است .