چکیده:
گنوسیسم بنیاد معرفتشناختی دارد و به همین سبب با عرفان و تصوف مشابهت یافته است. دربارۀ این مشابهت و نزدیکی دو رویکرد عمده وجود دارد که یکی مؤید نفوذ اندیشههای گنوسی در عرفان، بهویژه در سدۀ ششم هجری، ولی دیگری منکر چنین امری است. به هر روی، مضامین و بنمایههای مشترک در افکار گنوسی و عرفان وجود دارد که بررسی آنها در تأیید یا رد نظریۀ تأثیر و تأثر راهگشاست. عطار نیشابوری از شاعران عارفمسلکی است که در سدۀ ششم میزیسته و احتمال تأثیرپذیری از آرای گنوسی دربارۀ او مطرح است. بنابراین، بررسی مضامین و بنمایههای مشترک گنوسی و عرفانی در آثار او ضروری به نظر میرسد. نماد و نمود این مضامین در غزلیات عطار قابل ملاحظه و بررسی است. تضاد روح و جسم، هبوط روح و اسارت آن در ماده، غلبۀ خواب بر روح و فراموشی اصل خویش، سرگشتگی و احساس بیگانی روح در جهان ماده، شنیدن ندای غیبی، و حجابِ راه ازجمله مضامین مشترک در اندیشههای گنوسی و عرفان است. فرجامِ سلوک در عرفان وصال حق است؛ در کیش گنوسی از این وصال به دیدار با خویشتن تعبیر میشود که در غزلیات عطار نیز نمود دارد. در این جستار، با روش تحلیلی ـ توصیفی، این بنمایههای مشترک در 165 غزل برگزیدۀ عطار بررسی شده و هدف پژوهش تبیین احتمال تأثیرپذیری عطار از آرای گنوسی در غزلها و درنتیجه پیوند آن با دیگرآبشخورهای فکری اوست.
As Gnosticism has an epistemological root, it resembles mysticism and Sufism. There are two general approaches to this resemblance and closeness; one that confirms the penetration of Gnostic thoughts into mysticism, especially in the sixth century, and another that rejects this issue. There are common concepts and themes in Gnosticism and mysticism, the study of which would help to approve or reject the interplay hypothesis. Attar Neyshaboori is one of the mystic poets who lived in the sixth century and it is probable that he would have been impressed by Gnostic thoughts. Hence, studying the common Gnostic and mystic concepts and themes in his works could be essential. The symbols and manifestations of these themes in Attar’s poems are noteworthy and deserve investigation. The contrast between body and soul, the descent of the soul and its enslavement by matter, the dominance of sleep over the soul, forgetting the origin of the self, bewilderment and alienation of the soul in the materialistic world, hearing hidden, intuitive calls and veils covering the path are among common themes in Gnosticism and mysticism. In mysticism, the ultimate goal of spiritual journey is to rejoin God; however, in Gnosticism the goal is to rejoin the self, as also represented in Attar’s poems. In this analytical-descriptive study, these common themes in 165 selected sonnets were examined and the aim was to explain the possibility of Gnostic thoughts influencing Attar’s sonnets and hence their integration with his other mental resources.
خلاصه ماشینی:
بررسي مضامين مشترک عرفاني و گنوسي در غزليات عطار 2 علي محمدي 3 فهيمه ارتقايي تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٠٤/٢٣ تاريخ پذيرش : ١٤٠٠/٠٦/٢٩ چکيده گنوسيسم بنياد معرفت شناختي دارد و به همين سبب با عرفـان و تـصوف مـشابهت يافته است .
سجادي و همکاران (١٣٩٣: ١٣٣ــ١٤٩) برخـي مـضامين گنوسـي را در مثنـوي هـاي عطـار بررسي کرده اند که از جمله بايد به اين موارد اشاره کـرد: معرفـت کـه سـرآغاز راه عرفـان است ، حرکت روح به سمت منشأ اولية خود و نيز تجربة ديدار با خويشتن (من ملکوتي ) که تمثيلي پرتکرار در آثار عطار به شمار مي آيد.
عطـار از تمثيـل هـاي متعـدد بـراي بيـان دوگانگي روح ـ ماده بهره مي گيرد: فرشـته اي تـو و ديـوي سرشـته در تـو بـه هـم گهــي فرشــته طلــب گــه بمانــده ديوپرســت هــــزار بــــار بنــــامرده طــــوطي جانــــت چگونــه زيــن قفــس آهنــين توانــد جــست تـو گرچـه زنـده اي امـروز ليـک در گـوري چو تن به گور فرورفـت جـان ز گـور برسـت (عطار، ١٣٩٢: ١٢٨) و يوسف و زندان / چاه که پرتکرارترين تمثيل روح ـ ماده است : حکايـــت چـــون کـــنم از ملـــک يوســـف کــه مــن جــز چــاه و جــز زنــدان نديــدم (همان : ٨٠٩) فصلنامة علمي ادبيات عرفاني ، سال ١٣، شماره ٢٥، تابستان ١٤٠٠ / ١٠١ در مقابل روح که منشأ الهي دارد و بارقه اي از خداي متعالي به شـمار مـي آيـد، نفـس و جسم منشأ اين جهاني دارند.
تهران : ١١٤ / بررسي مضامين مشترک عرفاني و گنوسي در غزليات عطار / محمدي و ...