چکیده:
اپونیم اسم و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی بهکار میرود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی بهکار نمیرود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینهای برای فهم آن لازم است، اپونیم ریشه در ناخودآگاه جمعی قوم یا فرهنگی خاص دارد. در واقع اپونیمها، استعارههای کلیشهشدهای هستند که فهم آنها منوط به همسانی فرهنگی است. اینگونه واژهها در زبان، کاربرد فراوان دارد؛ اما در زبان فارسی تا کنون تحقیقی در باب این ژانر یا صنعت ادبی انجام نشده و حتی بهعنوان یک آرایۀ ادبی نیز مطرح نشده است. این تحقیق به دنبال آن است که این نوع کاربرد را بهعنوان یک ژانر، معرفی و نیز اینگونه اسمها را بر اساس قلمرو معنایی و نوع کاربرد آنها تقسیمبندی کند. روش این پژوهش کیفی بوده است و دادههای آن بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از ابزار مطالعات کتابخانهای به دست آمده است. نتیجۀ این تقسیمبندی قرار دادن اپونیمها در هشت گروه مختلف است: مذهبی و غیرمذهبی، حیوان و انسان، مثبت و منفی، سیاست و مکان. از طرفی دیگر در شش دستۀ: نام اشخاص، جانوران، مکان، لوازمی مربوط به بزرگان مذهبی و اسطورهای، در معنای صفت و دنیای مجازی قرار داده شدهاند. پربسامدترین اپونیمها در زبان فارسی اسمهایی خاص هستند که به صفت تبدیل شدهاند؛ مانند: ابلیس و دجال. بعضی از اپونیمها نام حیواناتی است که به صفت تبدیل شدهاند؛ مثل: لاشخور و کفتار. برخی از نامهای مکان نیز به صفت تبدیل شدهاند؛ همچون: صحرای کربلا و قیامت.
The eponym is a noun and an adjective that has become a concept. In fact, the concept has become one with the object, and nowis used in as aconcept that has been accepted by the collective subconscious.Unlike Metaphor, eponym is not used in literary language; rather it is mostly used in common language; and contrary to metaphor, which requires a symmetrical understanding, eponym is rooted in the unconscious group of a particular people or culture.In fact, eponyms are stereotyped metaphors which understanding them depends on cultural similarity. Such words have been widely used in language; but in Persian, so far no research has been done on this genre. This research seeks to introduce eponym as a genre and also to classify such nouns based on their semantic domain and type of its usage.The method of this research has been qualitative and its data has been done based on descriptive-analytical method and using library study tools. The result of this division is putting eponyms in eight different groups: religious and non-religious, animals and people, positive and negative, politics and place. On the other hand, they have been put in six categories: names of persons, animals, place, accessories related to religious and mythical elders, and in the meanings of virtual worlds and adjective. The most frequent eponyms in Persian are special nouns that have become adjectives such as Iblis and the Antichrist. Some eponyms are animals that have become adjectivessuch as carnivores and hyenas. Some place names have also become adjectives; like Sahrayeh Karbala & Resurrection.
خلاصه ماشینی:
اين شـيؤە اسـتفاده از کلام در زبان فارسي تاکنون مورد بررسي قرار نگرفته است ؛ اما نگارنـدگان بـا توجـه بـه استفادٔە فارسي زبانان از اين کلمات قصـد دارنـد کـه آنهـا را در زبـان فارسـي بررسـي و دسته بندي کنند و آماري مختصر و اوليه از آنها ارائـه بدهنـد؛ البتـه ايـن تحقيـق قصـد جمع آوري اپونيم ها را در زبان فارسي ندارد؛ بلکه بيشتر قصد نگارندگان معرفي يک ژانـر ادبي و ابزار بلاغي در زبان فارسي است .
در ايـن نوشـته سعي بر آن استتا علاوه بر شناساندن اپونيم در زبان فارسي ، تعدادي از ايـن کلمـات کـه شامل اسامي خاص يا صفاتي هستند که با مصداق خود يکي شده اند، معرفـي و تبيـين شود؛ البته نگارندگان ادعايي مبني بر ارائة همة اپونيم ها در زبـان فارسـي ندارنـد؛ بلکـه هـدف ايـن مقالـه معرفـي ايـن نـوع و کـاربرد آن در زبـان فارسـي اسـت ؛ بنـابراين بـه فرهنگ هاي اعلام، مثل : فرهنگ اعلام از محمد معـين ، فرهنـگ اسـاطير از محمـدجعفر ياحقي و فرهنگ سخن از حسن انوري مراجعه شده است .
همانطور که بيان شد، اسطورهها به بخش ادبيات و هنرهاي تجسمي مربوط هستند و از آنها براي نام بيماريها استفاده مي شود؛ مثلا بيمارياي بـه نـام آشـيل (Achilles) وجود دارد که به مچ پا مرتبط است و نام اين بيماري از اسطورٔە آشيل گرفته شده اسـت (١٧٢-١٧١ :٢٠٠٥ ,Budrys).
نوع ديگري از اپونيم وجود دارد که مربوط به بيماري است ؛ اما اسم اين بيماريهـا از نام شخصيت هاي اسطورهاي گرفته شده و در اين جا ايـن نـامگـذاري بـه حـوزٔە ادبيـات ارتباط پيدا کرده است .