چکیده:
مقاله حاضر با هدف توصیف و تبیین وضعیت رعایت رفتارهای پیشگیرانه مردم ایران در برابر شیوع ویروس کرونا انجام گردیده است. در این مطالعه برای تبیین رفتارهای پیشگیرانه فردی و جمعی افراد از تئوری رفتار برنامهریزی شده آیزن و فیشباین و نیز نظریه تصمیمگیری مارچ استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، پیمایش بوده و جامعه آماری این مطالعه را کلیه افراد 15 سال به بالاهای کل کشور در سال 1399 تشکیل میدهد. از طریق فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 1600 نفر برآورد گردیده و شیوه نمونهگیری از نوع «نمونهگیری چندمرحلهای» میباشد. یافتههای حاصل نشان میدهد به ترتیب 10 و 12 درصد مردم به رعایت رفتارهای فردی و جمعی بهداشتی نمیپردازند. براساس نتایج مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار PLS در میان متغیرهای تأثیرگذار بر رفتارهای پیشگیرانه افراد، متغیر کنترل رفتار درک شده با ضریب 24/0 و نیز وضعیت اشتغال افراد مبنی بر شاغل بودن (در مقایسه با شاغل نبودن) با ضریب 23/0 رابطه معناداری را نشان میدهد. در مراتب بعدی تأثیرگذاری، متغیرهای احساس امنیت شغلی و جنس افراد (با تکیه بر زن) هر دو با ضریب 10/0 و احساس هراس اجتماعی با ضریب 07/0 درصد قرار دارند. در این میان نوع قومیت، مصرف رسانهای و اراده به کنش به طور مستقیم بر رفتار پیشگیرانه تأثیری ندارند.
The present study was conducted with the aim of describing and explaining the extent of preventive behaviors of the Iranian people against coronary heart disease. In this study, theories of planned behavior (Ajzen & Fishbein) and decision theory (March) have been used to explain individual and collective preventive behaviors. The research method was by survey and the statistical population of this study is all people aged 15 years and older in 1399. Using Cochran's formula, the sample size was estimated to be 1600 people. The sampling method is "multi-stage sampling. The findings showed that 10% and 12% of people, respectively, do not observe individual behaviors and collective health behaviors. According to the results of structural equation modeling (PLS software), among the variables affecting preventive behaviors of individuals, the variable of perceived behavior control with a coefficient of 0.24 and being employed (compared to not being employed) with a coefficient of 0.23 show a significant relationship. In the next level of influence, the variables of job security and gender (being a woman) are both with a coefficient of 0.10 and Social panic with a coefficient of 0/07. Finally, the variables of ethnicity, media consumption and willingness to act had no direct effect on preventive behavior.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس پرسش هاي پژوهش عبارت خواهند بود از: ١ـ وضعيت ميزان رعايت انواع رفتارهاي پيشگيرانه مردم کشور در مبارزه با شيوع ويروس کرونا چگونه بوده است ؟ ٢ـ زمينه ها و عوامل مؤثر بر رفتارهاي پيشگيرانه مردم در مبارزه با شيوع ويروس کرونا کدامند؟ ادبيات پژوهش با توجه به وقوع و گسترش سريع ويروس کرونا در سطح جهان و ايران ، پژوهش هاي متعددي انجام گرفته که عبارتند از: سنجش نگرش مردم به ابعاد شيوع ويروس کرونا توسط ايسپا طي ٢١ تا ٢٥ اسفندماه سال ١٣٩٨، نظرسنجي از مردم تهران درباره اپيدمي کرونا (موج اول در تاريخ ١٢ تا ١٤ اسفند، موج دوم در تاريخ ٢١ تا ٢٤ اسفند ٩٨ و موج سوم در ارديبهشت ماه ٩٩ ) توسط معاونت اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران ، ارزيابي ابعاد اجتماعي بحران کرونا توسط محمد فاضلي به روش پيمايشي و در قالب پرسش نامه الکترونيکي در فضاي مجازي (ارديبهشت ، ١٣٩٩)، گزارش نظرسنجي ديدگاه شهروندان در خصوص کرونا (موج اول ) توسط گروه افکارسنجي دفتر طرح هاي ملي پژوهشگاه فرهنگ ، هنر و ارتباطات در فروردين ماه و موج دوم در خرداد ماه ١٣٩٩و در نهايت پژوهش ملي «سازوکارهاي افزايش حساسيت و مشارکت مردم در زمينه پيشگيري از شيوع ويروس کرونا» براي دانشگاه علامه طباطبايي توسط احمد غياثوند (ارديبهشت ماه ١٣٩٩).
در اين مطالعه براي تبيين رفتارهاي پيشگيرانه مردم در برابر شيوع ويروس کرونا از تئوري عمل منطقي آيزن و فيشباين و نيز نظريه تصميم گيري مارچ استفاده شده است .