چکیده:
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین فضای مجازی و تمایل به خیانت زن به مرد در خانواده می باشد. این تحقیق از نظر نوع تحقیق کاربردی و از نقطه نظر روش تحقیق توصیفی تحلیلی با تکنیک جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره بهروان در رابطه با مشکلات خانوادگی ناشی از شبکه های اجتماعی مجازی می باشد. به منظور محاسبه حجم نمونهها با توجه به جدول مورگان حجم نمونه 300 نفر انتخاب شدند، ابزار جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه است. به منظور شیوه نمونهگیری درست از جامعه آماری از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین سبک زندگی افراد عضو در شبکه های اجتماعی مجازی (تحت موبایل) و اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی، محتوای غیراخلاقی، عادی شدن خیانت زوجین و... در شبکه های اجتماعی تحت موبایل ارتباط وجود دارد.
The purpose of this study is to explain the relationship between cyberspace and the tendency of women to betray men in the family. This research was conducted in terms of the type of applied research and from the point of view of descriptive-analytical research method with data collection technique. The statistical population of this study is those who refer to Behravan Counseling Center about family problems caused by virtual social networks. To calculate the sample size, according to Morgan's table, a sample size of 300 people was selected. The data collection tool is a questionnaire. To determine the correct sampling method from the statistical population, a systematic random sampling method was used. The results show that there is a relationship between the lifestyle of members in virtual social networks (under mobile) and addiction to virtual social networks, immoral content, the normalization of marital infidelity, etc. in social networks under mobile.
خلاصه ماشینی:
ir ٣- استاديار گروه جامعه شناسي ، واحد دهاقان ، دانشگاه آزاد اسلامي ، دهاقان ، ايران 255 مقدمه وقتي سخن از روابط زوجين به ميان ميآيد، غالبا تصويري از تفاهم و سازگاري و يا اختلاف و ناسازگاري ارائه ميگردد؛بنابراين موضوع بحث به بررسي ميزان سازگاري يا ناسازگاري و ميزان ارزش مداري و پايبندي بين ارزش هاي فرهنگي و ديني خانواده و جامعه بستگي دارد و در واقع ساختار سياسي جامعه در نظام ارزشي و از طريق نظام آموزشي و همچنين سياست ها، برنامه کنترلي و نظارتي از جمله نظام اجتماعي و قوانين و مقررات اهميت ويژه اي خواهد داشت به - طوري که در نگاه بين المللي براساس بررسيهاي اسنادي و پيشينه تحقيقات خارجي در اين زمينه مشخص ميگردد کشورهايي که سياست حفظ بنيان خانواده را در پيش دارند پايبندي بيشتري در خانواده ها و نظام اجتماعي وجود دارد.
اگر نقطه آرماني در روابط زناشويي را رابطه اي بدانيم که نتيجه آن از يک سو آرامش رواني و احساس ارزشمندي و از سوي ديگر کارآمدي هر يک از زوجين در کارکردهاي مورد انتظار از آنان باشد و البته آرامش و کارآمدي را نيز بر اساس آموزه هاي ديني تفسير کنيم ، ميتوان اين رابطه را فراتر از سازگاري در نظر گرفت .
باتوجه به تغييرات اجتماعي رخ داده در سالهاي اخير و تغيير در شيوه هاي زندگي و تغيير در نگرش و ارزش هاي جامعه و شکل جديدي از خيانت درخانواده به نظر مي - رسد پژوهش حاضر چه به لحاظ نظري که تبيين نقش عوامل اجتماعي در تمايل زوجه به روابط خيانت زن به مرد در ايران ميپردازد و چه ازلحاظ کاربردي باتوجه به افزايش اين رفتار در سالهاي اخير ضرورت دارد.