چکیده:
مقالۀ حاضر با اتخاذ روش توصیفی-تحلیلی به بررسی وجهنمایی و نظام وجهیت در کردی سورانی در چهارچوب دستور نقشگرای نظامبنیان (هلیدی و متیسن ۲۰۱۴) میپردازد. بهطور مشخص، هدف از انجام این پژوهش تحلیل ماهیت ابزارهای صرفی-نحوی کردی سورانی در وجهنمایی و شیوه صورتبندی نظام وجهیت است. دادههای مورد بررسی در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه نیمهباز و از پیشساخته مکسپلانک گردآوری شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از بین سه عنصر فاعل دستوری، ایستایی و افزوده وجهی که اجزای تشکیل دهنده قالب وجهی هستند، ایستایی در این زبان نمود مستقل ندارد؛ بلکه، طی فرایند ادغام بر روی محمول ظاهر میگردد. سپس وجهسازی و تعدیلسازی در قالب نظام وجهیت مورد بررسی قرار میگیرد. دادههای آماری نشان داد که وجهسازیِ احتمالِ وقوع، غالباً توسط افعال و ساختهای بندی دستوریشده، و وجهسازیِ تداولِ وقوع عموماً توسط افزودههای وجهی انجام میگیرد. نتایج پژوهش همچنین نشان میدهند که تعدیلسازی تکلیفی و تمایلی در کردی سورانی توسط افعال وجهی و ساختهای بندی انجام میپذیرد. در خصوص وجه التزامی نیز، بررسی دادهها حاکی از آن است که موجودیت آن وابسته به شرایط دستوری ویژه (بند پیرو) و نقش بینافردی آن در سطح واحدهایی همچون فعل و گروه فعلی است.
The current research aims to investigate mood and modality in Sorani Kurdish within the Systemic Functional approach (Halliday and Matthiessen 2014). Specifically, the present study is an attempt to explore the nature of mood markers and the formalization of modality in Sorani Kurdish. The primary data has been collected using the Plank Questionnaire, administered to 442 participants. To explore mood-marking, the mood constituent in Kurdish clauses will be delineated, with the subject, finite, and mood adjuncts identified as the three main components of the mood constituent. Then, system of modality in Kurdish, modalization, and modulation will be discussed. Data analysis suggests that finite in Kurdish does not stand on its own and needs to be conflated with the predicate. The main grammatical categories used in Kurdish to represent modalization and modulation are modal verbs and pseudo-grammaticalized modal clauses. Statistical data also shows that mood adjuncts are only sporadically used in Kurdish to describe modality. Moreover, the morphological subjunctive mood will be analyzed as operative over verbal categories and hence not part of the mood constituent.
خلاصه ماشینی:
در مقابل ، پژوهش های عمدٔە انجام گرفته در خصوص نظـام وجهیـت و مقولـۀ وجه در قالب نظریه ای مدون با روش شناسی مشخص به شرح زیر است : مظاهری، هاشمی و متولی (١٣٨٣) را میتوان یکی از نخستین آثار جدی در خصـوص تفکیـک وجهیت و وجه در زبان فارسی دانست .
به طور مشـخص ، ایـن پـژوهش درصدد پاسخگویی به این دو پرسش است که ١) الگوهای وجه نمایی در کردی سورانی کدم اند؟ و ٢) نظام وجهیت در این گونه زبانی چگونه صورت بندی میشود؟ جهت دستیابی به پاسـخ پرسـش نخست ، به تحلیل جملات از منظر قالب وجهی ١ و پسماند٢ خواهیم پرداخت .
به طور مشـخص در دسـتور نقـش گـرای هلیـدی و متیسـن (٢٠١٤: ١٤٢)، وجه اصطلاحی است که در اطلاق به قالب /سازه ای در سـاخت جملـه بـه کـار مـیرود کـه شامل عناصر زیر است : فاعل 1 ایستایی 2 افزوده وجهی در این رویکرد، قالبی که شامل فاعل ، ایستایی (و افزوده وجهـی) اسـت قالـب وجـه نـام دارد؛ مابقی اجزای حاضر در جمله پسماند محسوب میشوند (همان : ١٤٣).
با این تفاسیر وضعیت عناصـر جملـه در سـطح تحلیـل فرانقش بینافردی و زیر نظام وجه به صورت زیر است : الف ) چنانچه عنصر ایستایی به صورت فعلی کمکی مستقل از فعل اصلی (محمول ) در جملـه نمـود یابد؛ (١) فاعل – ایستایی – محمول – متمم – افزوده موقعیتی – افزوده وجهی ــــــــــــــــ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــ وجــــــــــــ پــــــــسمـــــــــــــــــــــانــد ـــــــــــه همان گونه که مشاهده میشود، قالب وجه متشکل از فاعـل ، ایسـتایی و افـزوده وجهـی اسـت .