چکیده:
هیئت بطلمیوسی یکی از دیدگاههای مشهور در بحث اخترفیزیک و کیهانشناسی است که در قرن سوم ه.ق. و با ترجمه متون تمدن یونانیهلنی، وارد جامعه مسلمانان شده و تا اواسط قرن سیزدهم ه.ق. در مباحث جهانشناسیِ برخی از مکاتب کلامی تأثیر گذاشت. از جملهٔ این تأثیرگذاریها میتوان به تلاش برای جایدادن عرش و کرسی، که در بحث جهانشناسی اسلامی محیط بر هفتآسمان معرفی شده بود، در میان افلاک ادعاییِ هیئت بطلمیوسی اشاره کرد. در ظاهر، مفاد هیئت بطلمیوسی، جایگاه عرش و کرسی و کارکردهای آن در جهانشناسی اسلامی را در معرض پرسش قرار داده بود و لازم بود مکاتب اعتقادی و متکلمان مسلمان دیدگاه خود دربارهٔ مطابقتداشتن یا نداشتن دیدگاه این هیئت با آموزههای اسلامی دربارهٔ عرش و کرسی را اعلام میکردند. این پژوهش با روش توصیفیتحلیلی، چگونگی مواجههٔ متکلمان امامیه با هیئت بطلمیوسی در مسئلهٔ کلامی عرش و کرسی را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده است که فیلسوفمتکلمان، یعنی متکلمانی که رویکرد فلسفی داشتهاند، همراهی بیشتری با هیئت بطلمیوسی در تطبیقدادن آموزههای اسلامی درباره عرش و کرسی با هیئت بطلمیوسی داشتهاند، در حالی که متکلمان نصگرا و عقلگرایِ غیرفلسفی، در بحث عرش و کرسی اگرچه مخالفتی با هیئت بطلمیوسی اظهار نکردهاند، اما همراهی ملموسی با این هیئت از خود نشان ندادهاند.
Ptolemaic system is one of the famous theories in astrophysics and cosmology that entered the Muslim community in the third century A.H. through the translation of the texts of Greek-Hellenic civilization and influenced the cosmology of some theological schools until the middle of the thirteenth century AH. Among these influences is the attempt to place Arsh (throne) and Korsi (seat), which according to Islamic cosmology surround the seven heavens, among the alleged planets of Ptolemy. Apparently, the content of the Ptolemy's hypothesis questioned the position of the Arsh and Korsi as well as their functions in Islamic cosmology, and hence it was necessary for Muslim schools of thought and theologians to state their views on whether the hypothesis conformed to the Islamic teachings on the Arsh and Korsi. Using a descriptive-analytical method, this study analyzed how the Imami theologians faced the Ptolemy's hypothesis in the theological issue of the Arsh and Korsi, and concluded that the philosopher-theologians, i.e. theologians who had a philosophical approach, have made greater efforts to reconcile the Islamic teachings of the Arsh and Korsi with the hypothesis. However, although non-philosophical textualist and rationalist theologians have not opposed Ptolemy's hypothesis about the Arsh and Korsi, they have not shown tangible support for it.
خلاصه ماشینی:
بازتاب فرضیهٔ هیئت بطلمیوسی در آثار متکلمان امامیه دربارهٔ مسئلهٔ عرش و کرسی رضا دارینی( رسول رضوی(( محمد رنجبر حسینی((( سید عیسی مسترحمی(((( [تاریخ دریافت: 15/06/1399؛ تاریخ پذیرش: 01/10/1399] چکیده هیئت بطلمیوسی یکی از دیدگاههای مشهور در بحث اخترفیزیک و کیهانشناسی است که در قرن سوم ه.
طبیعی است که متکلمان مسلمان، بهخصوص متکلمان امامیه، باید دیدگاه خود را در برابر نظریه کیهانشناسی بطلمیوسی اعلام، و ارتباط آموزههای کلامی را با نظریه مذکور روشن میکردند؛ این اظهارنظر مباحث متعددی درباره جهان هستی، ساکنان جهان و قوانین حاکم بر آن را شامل میشد و مسائلی از قبیل هفت آسمان، عرش و کرسی را که در متون دینی بارها نام برده شده و مباحث خلقت، معاد، بهشت، جهنم، ملائکه، جن و معراج با آنها گره خورده بود در بر میگرفت.
بررسی همه مباحث یادشده همراه با تبیین دقیق دیدگاه طرفین و داوری در میان نظریههای متفاوت مکاتب کلامی، نیازمند تحقیقات پُردامنه و وسیعی است که از عهده این مقاله بیرون است، اما نباید از دیده دور داشت که مسئله عرش و کرسی از جهت پیوندی که با مسئلهٔ آسمانهای هفتگانه دارد، میتواند نمونه و مصداق روشنی برای نشاندادن چگونگی مواجههٔ متکلمان امامیه با هیئت بطلمیوسی باشد.
از اینرو بر اساس مطالعات کتابخانهای و با روش توصیفیتحلیلی در این پژوهش در صدد پاسخدادن به پرسش درباره ارتباط عرش و کرسی (مطرحشده در متون اسلامی) با هیئت بطلمیوسی و چگونگی مواجههٔ متکلمان امامیه با این مسئله هستیم، بهخصوص که در منابع موجود پیشینه خاصی برای این مسئله یافت نمیشود و بررسیهای صورتگرفته ما را به برخی مطالعات و تحقیقات رساند که آنها را میتوان در جرگهٔ پیشینهٔ عام این تحقیق قرار داد.