چکیده:
میل انسان به آراستن خود، امری است که نمیتوان آن را انکار نمود. آنچه از آیات و روایات نیز استفاده میشود این است که آراستن به خودی خود اشکالی ندارد و از ادله حکم اولیه اباحه برای آن استفاده میشود اما گاهی و بسته به شرایط و مکان و زمان این حکم اولیه تبدیل به دیگر احکام تکلیفی میگردد؛ یعنی گاهی واجب، گاهی مستحب، گاهی مکروه و گاهی حرام میشود. این نوشتار میکوشد این موارد مختلف را گردآوری و نگاه فقه را به آرایش تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
آنچه از آیات و روایات نیز استفاده میشود این است که آراستن به خودی خود اشکالی ندارد و از ادله حکم اولیه اباحه برای آن استفاده میشود اما گاهی و بسته به شرایط و مکان و زمان این حکم اولیه تبدیل به دیگر احکام تکلیفی میگردد؛ یعنی گاهی واجب، گاهی مستحب، گاهی مکروه و گاهی حرام میشود.
به نظر میرسد همین اندازه برای روشن شدن معنای لغوی این واژه کفایت میکند و روشن شد که تزیین یا همان آرایش به معنای زیبا ساختن است که البته میتوان معنای زیباتر کردن را نیز در ضمن آن قرار داد.
دسته دوم: ظاهر برخی از روایات تفصيل است هر چند در این تفصیل اختلاف وجود دارد مانند صحیحه محمد بن مسلم از امام صادق (ع): «الْمُحْرِمَةُ تَلْبَسُ الْحُلِيَّ كُلَّهُ إِلَّا حُلِيّاً مَشْهُوراً لِلزِّينَةِ».
با جمع میان این دو روایت قدر متیقن حرمت، صورت اجتماع هر دو عنوان است و دو ماده اختلاف مورد اختلاف است اما با توجه به اینکه هیچکدام از فقها میان گوشواره و گردنبند با دیگر لوازم آرایش و زینت تفصیلی قائل نشدند، باید به اطلاق صحیحه محمد بن مسلم اخذ کنیم و حکم کنیم که حرمت برای تمام انواع ثابت است.
به هر حال با توجه به مجموع روایات میتوان گفت که زن باید در این ایام از هر چیزی که زینت به شمار میآید دوری کند و معیار آن نیز عرف است.
عاملى، محمد بن على موسوى، نهايه المرام في شرح مختصر شرائع الإسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1411ق.