چکیده:
با نگاهی به تحولات اخیر مسائل بین الملل و افزایش نقش رسانه ها در روان سازی چرخه سیاست خارجی ،عرصه نوینی در سیاست خارجی با نام دیپلماسی رسانه ای بوجود آمد که علی الاصول به نحوه تاثیر گذاری و نقش رسانه ها بر افکار عمومی جهان و تغییر سیاست خارجی کشورها می پردازد. تاثیر تلویزیون جهانی در حل و فصل مسائل سیاسی و استفاده ابزاری از آن در هدایت افکار عمومی و اعمال فشار بر دست اندر کاران سیاست خارجی(به عنوان ابزار جنگ نرم) ، نویسنده را بر آن داشت که با برجسته نمودن کارایی ارتباطات بین الملل درتبادل اطلاعات و تبلیغات سیاسی بین المللی ؛ قرائت جدیدی از جنگ نرم در سطح روابط بین المللی ارائه دهد.به اعتقاد نویسنده جریان بین المللی اطلاعات به نوعی است که کشورهای صاحب فن آوری اطلاعات و ارتباطات با ایجاد اسطوره سازی ،تبلیغات تجاری و سیاسی ،پیام های خود را متوجه مخاطبین زیادی در سطوح ملی و بین المللی می کنند و اطلاعات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی لازم را در راستای منافع سیاسی خود افکار عمومی بین المللی منتقل کنند.
Looking at recent developments in international affairs and increasing the role of the media in streamlining the foreign policy cycle, a new arena has emerged in foreign policy which is called media diplomacy, which in principle influences the role of the media in world public opinion and policy change. The impact of global television on resolving political issues and using them as a tool to guide public opinion and put pressure on those involved in foreign policy (as a tool of soft warfare) prompted the author to highlight the effectiveness of international communication in information exchange and international political propaganda; provide a new reading of soft warfare at the level of international relations. Some thinkers believe that in today's turbulent world, global broadcasting by international television networks is essential. Today, global television networks, with the coverage of world news and international events, attract public opinion to the events they are interested in and induce their analysis and interpretation. According to the author, the international flow of information is such that technocrat countries gathering information and communication by creating myths, commercial and political propaganda, conveys their messages to many audiences at the national and international levels, and conveys the necessary political, economic and cultural information in line with their political interests.
خلاصه ماشینی:
تأثیر تلويزيون جهاني در حل و فصل مسائل سياسي و استفاده ابزاري از آن در هدايت افكار عمومي و اعمال فشار بر دست اندر كاران سياست خارجي (به عنوان ابزار جنگ نرم)، نويسنده را بر آن داشت كه با برجسته نمودن کارایی ارتباطات بینالملل درتبادل اطلاعات و تبلیغات سیاسی بینالمللی؛ قرائت جديدي از جنگ نرم در سطح روابط بینالمللی ارائه دهد.
ابتدا اين تلقي وجود داشت كه ارتباطات بینالملل صرفا ميتواند در تسريع انتقال پيامهاي سياسي موثر باشد (Molana, 2008: 124); (Graber, 2005: 479); (Richard, 2004: 339-359) (Gilboa, 2005: 27-44) ؛ ولي به مرور با كاربرد وسيع ارتباطات و فن آوري اطلاعات،ديدگاههاي نويني در اين خصوص مطرح شد كه ارتباطات بینالملل مي تواند به موازات رشد و گسترش فناوری ارتباطات و بهرهمندی کشورها از خدمات ماهوارهای نقش مهمی در مبادلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تبادل اطلاعات و تأثیرگذاری بر افکار عمومی بینالمللی و ابزاري برای سلطه بر سايركشورها کاربرد داشته باشد (Dadgaran, 2006: 21).
اينك مفهوم دیپلماسی رسانهای يعني كاربرد ارتباطات در مذاكرات سياسي، جايگاه مهمي در سياست خارجي به خود اختصاص داده است (Naveh, 2002: 211);(Gilboa, 2002: 736)؛ رهبران سياسي سعي دارند كه با استفاده از قدرت مطبوعات و تلويزيون و سخنپراكني فشارهاي سياسي خود را بر جامعه رقيب براي سلطه بر ساير جوامع افزايش دهند (Dayan, & Katz, 1992: 111-121).
از اینرو ظهور شبکههای بینالمللی پخش اخبار و سخنپراکنی بعد از جنگ جهانی دوم که همواره در اختیار کشورهای امپریالیستی میباشد؛ آغاز جنگ نرم را در بستر ارتباطات بینالمللی را نشان میدهد و پوشش رسانهای این شبکهها از وقایع بینالمللی نویددهنده ظهور بازیگر جدید سیاسی در عرصه روابط بینالملل را میدهد.