چکیده:
مثنوی معنوی یکی از فاخرترین آثار ادب پارسی است که جلوههای فراوانی از ادبیات و فرهنگ ما در آن متبلور است. ریشۀ برخی از حکایات مثنوی در ادبیات شفاهی است که از دیرباز در آثار ادبی چهره نموده است. وجود روایات شفاهی معاصر از برخی قصههای مثنوی بیانگر این است که قصههای مثنوی در ادبیات و فرهنگ ما به گونۀ مرتب تکرار و بازروایی شده است. دگردیسی و تغییر شکل قصههای مثنوی در ادبیات شفاهی موضوعی است که تاکنون مورد عنایت پژوهشگران قرار نگرفته است. تفاوت در شکل و ساختار قصهها، تغییر بارز شخصیتهای قصهها و تاویلهای متفاوت ازجمله دگردیسیهایی است که روایات شفاهی و قصههای مثنوی را متمایز کرده است. سه حکایتی که مبنای کار برای نمایاندن دگردیسی میان قصههای مثنوی و روایات شفاهی گزینش شدهاند عبارتاند از: «بیان توکل نخچیران»، «حکایت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود» و «اعتماد کردن به وفای خرس». دادههای پژوهش بیانگر این است که مولوی بسیاری از مفاهیم والای عرفانی را در قالب روایتها و رمزگانهای متنی ارائه میدهد، اما بیشتر روایتهای شفاهی جنبۀ سرگرمکننده دارند. همچنین تمایل روایات شفاهی به اخلاق مبتنیبر عقل معاش و تمایل حکایات مثنوی به اخلاق فردی خاص مولاناست
خلاصه ماشینی:
org/0000-0002-2539-9930 دگرديسي ميان قصه هاي مثنوي و روايات شفاهي گزينش شده اند عبارت اند از: «بيان توکل نخچيران »، «حکايت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود» و «اعتماد کردن به وفاي خرس ».
البته مولوي قصه هايي را که از منابع مختلف ، ازجمله سنت شفاهي گرفته است ، متناسب با ذوقيات ، اهداف و جهان بيني خود تغيير داده است و گاه در شيوة روايت 223 آن ها نيز مداخله کرده است .
داستان هاي مثنوي هنگام بازنقل در فرهنگ شفاهي از لحاظ نتيجه گيري با آنچه در مثنوي آمده است تفاوت پيدا ميکند.
٢. پيشينۀ پژوهش درباره مقايسۀ قصه هاي مثنوي با روايت هاي شفاهي تاکنون پژوهش هايي صورت گرفته است که ازجمله ميتوان به مقالۀ «مقايسۀ داستان چهار مرد هندو با روايتي شفاهي از داستان دختران لکنت دار و خواستگار در استان ايلام » از عليرضا شوهاني و 224 مريم ساکي اشاره کرد که در سال ١٣٩٧ در نشريۀ فرهنگ و ادبيات عامه منتشر شده است .
براساس خلاصه اي که از اين روايت ها در فهرست مذکور آمده است ، روايت هاي شفاهي مورداستناد تا حدودي با روايت مثنوي تفاوت دارد (نک .
افزون بر اين ها در روايت شفاهي گفت وگوهاي حيوانات و شير که ناظر بر مقوله هاي جبر و اختيار است ، حذف شده اند.
E. Yarshater, the history of Persian literature (edited by Johannes Thomas Petro de Bern and translated into Farsi by Majdaldin Kiwani).