چکیده:
پدیدۀ بیگانگی با توجه به تقابل سنت و تجدد، بهویژه در عصر پهلوی، با جریان شبهمدرنیته و جریانهای سیاسی و فکری آن روزگار از وجود ارتباط معناداری حکایت میکند؛ چنان که کودتای 28 مرداد 1332 مهمترین و تاثیرگذارترین رخداد سیاسی بود که یاس، ناکامی و ازخودبیگانگی قشر متوسط و روشنفکر جامعه را رقم زد. بنابراین پرداختن به آثار غلامحسین ساعدی به عنوان روشنفکری که سطوح و وجوهی از این پدیده را نمایندگی میکند، ضرور به نظر میرسد؛ زیرا ادبیات او محصول فضایی است که به ساحت شبهمدرنیته در ایران تعلق دارد. مقالۀ پیش رو بر آن است داستان «گاو» ساعدی (از مجموعه عزاداران بیل) را که داستانی استعاری و سمبولیک است، بر اساس مفهوم ازخودبیگانگی تبیین و تحلیل کند و ماجرای ازخودبیگانگی انسان ایرانی را در مواجهه با پذیرش واقعیت و نقش وارونتابی ایدئولوژی در ایجاد این پدیده نشان دهد. این پژوهش پس از تبیین پدیدۀ الیناسیون بر اساس تبارشناسی این مفهوم، به مدد استعارههایی چون «قدرت و ایدئولوژی»، «هویت» و «دیگری»، با توجه به ساختار نظریۀ بیگانگی هگل (یگانگی/ بیگانگی/ رهایی از بیگانگی) داستان «گاو» را بررسی میکند. طی تحلیل داستان این نتیجه حاصل شد که در ژرفساخت اثر یک نظرگاه فلسفی-روانشناختی- جامعهشناختی پنهان است که در ساختار، فضا و شخصیت داستان قابل رویت است. خلق شخصیتهای مسئلهداری همچون شخصیت مشدی حسن نمایانگر جستوجوی نویسنده برای نشان دادن جهان نمادینی است که با نظریه گره خورده است.
the phenomenon of alienation according to the contrast between tradition and modernity, especially in pahlavi era should have a meaningful relationship with the quasi-modernity flow and other intellectual and political flows. as the coup occurred in 28 mordad 1332 was the most important and effective political flow that caused despair and failure and alienation in the middle and intellectual strata of society. so, it seems necessary to address the works of gholam hossein saedi as an intellectual who represents the levels and aspects of this phenomenon. because his literature is the product of a space that belongs to the field of quasi-modernity in iran. this article tries to analyze and explain the story of "cow" by saedi (bill mourners collection) which is in the form of a metaphorical and symbolic story, on the basis of alienation concept, and show the adventure of being alienation of iranian human while facing reality, and also the role of inverted ideology in creation of this phenomenon. the research in question, after explaining the phenomenon of alienation based on genealogy of this concept shows its historical evolution in the views of hegel and feuerbach and marx and forum, examines the story of "cow" according to metaphors such as "power and ideology", "identity", "another one". during the analysis of the story, we came to the conclusion that there is a hidden philosophical-psychological-sociological theory in the construction of the work that is visible in the structure, space and character of the story. creating problematic characters like mashdi hassan, represents the author search to show a symbolic world tied to theory.
خلاصه ماشینی:
بررسي تبارشناسانۀ مفهوم اليناسيون (ازخودبيگانگي) در داستان «گاو» اثر غلامحسين ساعدي * رقيه هاشمي ** غلامرضا پيروز *** مهدي خبازي کناري **** حسين حسن پور چکيده پديدة بيگانگي با توجه به تقابل سنت و تجدد، به ويژه در عصـر پهلـوي، بـا جريـان شبه مدرنيته و جريانهاي سياسي و فکري آن روزگـار از وجـود ارتبـاط معنـاداري حکايت ميکند؛ چنان که کودتـاي ٢٨ مـرداد ١٣٣٢ مهـم تـرين و تأثيرگـذارترين رخداد سياسي بود که يـأس، ناکـامي و ازخودبيگـانگي قشـر متوسـط و روشـنفکر جامعه را رقم زد.
مقالۀ پيش رو بر آن اسـت داسـتان «گـاو» سـاعدي (از مجموعـه عـزاداران بيـل ) را کـه داستاني استعاري و سمبوليک است ، بر اساس مفهوم ازخودبيگانگي تبيين و تحليل کند و ماجراي ازخودبيگانگي انسان ايراني را در مواجهه با پذيرش واقعيـت و نقـش وارون تابي ايدئولوژي در ايجاد اين پديده نشان دهـد.
ازخودبيگـانگي، تبارشناسـي، قـدرت و ايـدئولوژي، هويـت و ديگري، داستان «گاو» مقدمه توجه به «انسان » و مفهوم «خود» بيانگر اهميت حياتي کيسـتي و چيسـتي آدمـي در مواجهه با خويش است که اين مسئله قدمتي به درازناي تاريخ دارد و «بيگانگي » داسـتان تکاپو و تلاش انسان براي يافتن وکشف خـود اسـت .
علـي اکبـري (١٣٩٢) در مقاله «گاو مش حسن ، مش حسـن گـاو: نقـد و تحليـل قصـه «گـاو» از کتـاب عزاداران بيل اثر غلامحسين ساعدي » براي بررسي و تحليل شخصيت هـا و فضـاي داسـتان گرچه سعي کرده به جنبه هاي رمزي و نمادين آن توجه کند، ولي نويسـنده چنـدان بـراي تحليل و بررسي همه جانبۀ داستان توفيق نداشته است .