چکیده:
مطالعه پیشرو عوامل اجتماعی ـ روانی مرتبط با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر شیراز را بررسی میکند. دادههای تحقیق حاضر حاصل یک مطالعه پیمایشی است. حجم نمونه مورد بررسی 400 نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. روش گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه بوده است. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه سرمایه اجتماعی، مقیاس عزتنفس روزنبرگ و پرسشنامه کیفیت زندگی است. این پرسشنامه توسط زنان سرپرست خانوار ساکن شهر شیراز پر شده است. دادهها با استفاده از نسخه 21 نرم افزار SPSS در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها در بخش استنباطی از آزمونهای تفاوت میانگین (آزمون T)، تحلیل واریانس (آزمون F) آزمون همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای تعداد افراد تحت سرپرستی، درآمد، تعداد سالهای تحت پوشش در موسسه حمایتی خاص، عزتنفس، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه اجتماعی و سرمایه اقتصادی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار رابطة معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای عزتنفس، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی و درآمد، متغیرهای تعداد افراد تحت سرپرستی و تعداد سالهای تحت پوشش در موسسه خاص تعیینکنندههای اصلی کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار هستند. در مجموع، این متغیرها 53 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار را تبیین کردند.
The present Study examines the socio-psychological factors related to the quality of life (QoL) of female-headed households (FHHs) in Shiraz. Research data derived from a survey study. The sample consisted of 400 FHHs who were selected through multi-stage cluster sampling. Data has been collected through Questionnaire. Using questionnaire consisted of demographic information, social capital questionnaire, The Rosenberg self-esteem scale and QoL questionnaire. The questionnaire was completed by FHHs attending support agencies in Shiraz. Then, data were analyzed using SPSS Version 21.0. The data were analyzed using both descriptive and inferential statistics. Mean difference test (T test), analysis of variance (F test), correlation test and multivariate regression were used to analyze the data in the inferential statistics section. The results indicated that QoL of FHHs was significantly associated with the number of individuals under guardianship, number of years being covered by special support agencies, self-esteem, social cohesion, social trust, social participation, social network and economic capital. Regression analysis results, also, showed that self-esteem, social trust, social cohesion, income, number of individuals under guardianship and number of years being covered by special support agencies have determinative effects on QoL of FHHs. Overall, the variables accounted for 53% of the variance in QoL of FHHs.
خلاصه ماشینی:
نتايج تحقيق نشان داد که بين متغيرهاي تعداد افراد تحت سرپرستي، درآمد، تعداد سال هاي تحت پوشش در موسسه حمايتي خاص ، عزت نفس ، انسجام اجتماعي، اعتماد اجتماعي، مشارکت اجتماعي، شبکه اجتماعي و سرمايه اقتصادي باکيفيت زندگي زنان سرپرست خانوار رابطۀ معنادار وجود دارد.
اين تمايز که 1- quality of life 2- Marans 3- Theofilou 4- Sirgy 5- Bonomi 6- Diener 7- Delhey 8- Inoguchi & Fujii 9- Gregory 10- Montserrat ريشه در رويکردهاي اقتصادي و ارزيابيهاي کمي دهه ي ٦٠ و ٧٠ ميلادي دارد، امروزه رنگ باخته و در بسياري از مطالعات در تعريف اين دو، ديگري نهفته است (گلتزر١ و همکاران ، ٢٠١٥).
لکن برخلاف اين مفروضه که با توجه به بستر فرهنگي و 1- Glatzer 2- Cummins 3- Escuder-Mollon 4- female-headed households 5- Paolini 6- Aghajanian & Thompson 7- Panampitiya & Edirisinghe اجتماعي جامعه ايران نميتوان انتظار رشد فزاينده ي زنان سرپرست خانوار را داشت ، واقعيت نشان از آن دارد که جايگاه و نقش سنتي زنان ، و تعهد محکم جامعه به سرپرستي مردان تغيير کرده است ؛ زنان سرپرست خانوار در جامعه وجود دارند و درصد آنان رو به افزايش است ؛ هرچند؛ همواره الگوي غالب سرپرستي نيستند.
مروري اجمالي تحقيقات نشان ميدهد که براي نخستين بار است عوامل 1- Kwon & Kim 2- Mei 3- Kupke 4- Sabri 5- locus of control 6- Kpoor اجتماعي-رواني مرتبط با کيفيت زندگي زنان سرپرست خانوار مورد بررسي قرار ميگيرد.