چکیده:
شیخ یوسف قرضاوی عالمی تقریبی و منتسب به جریان اعتدالگرای اخوانالمسلمین است. شاید برشمردن او در شمار سلفیان سنتی، مدعایی نااستوار و بینصیب از صحت به نظر آید؛ ولی با استقصای آرای وی در حوزههای عقیدتی و کلامی موردتاکید سلفیه، میتوان به مولفههایی دال بر تمایل وی به جریان سلفیگری دست یافت. قرضاوی در مسئلۀ تفسیر صفات، ضمن مقبول دانستن اجمالی مکتب اثبات سلفیه، با تصویب رای حسن البنا در معرفی مکتب تفویض بهعنوان رای سلف و تجویز تاویلات فارغ از تکلف و تعسف در این حوزه، با انتقادات دامنهدار سلفیها مواجه شده است. وی در تنقیح مبانی نظری مسئلۀ توحید ربوبی و الوهی، اجمالا با تقریر سلفیه موافقت کرده است؛ ولی در تضاد با باور سلفیها، مسئلۀ توسل را امری عقیدتی ندانسته و البته بهجهت سد ذریعۀ شرک آن را تجویز نمیکند. نکتۀ مهم اینکه وی بهجهت ملاحظات اجتماعی جوامع اسلامی و اندیشۀ تقریبگرایانۀ خود، با عدمتقید به لوازم مبانی نظری سلفگرایانۀ خود در تبیین توحید، از تکفیر متنسّکین به مناسکی چون استغاثه ابا نموده است؛ امری که در حوزۀ تطبیق عملی لوازم توحید حاکمیت توسط قرضاوی نیز قابلرهگیری است؛ جایی که وی بهسان محمد قطب، البته ملایمتر از وی، از تصریح به لوازم تاکید خود بر مسئلۀ توحید حاکمیت، که بعضا میتواند به تکفیر حاکم بغیر ما انزل الله بینجامد، شانه خالی کرده است. قرضاوی در مسئلۀ تبیین امر بدعت و مصادیق آن، بهسان سلفیه تشدد و سختگیری زیادی به خرج داده است؛ هرچند سلفیها نیز برخی باورهای وی مانند تصویب تصوف اعتدالی، تمایل به مکتب اشاعره، تمجید از دموکراسی، و تسامح در شرایط خروج بر حاکم را برنتافته و او را به تسامح در عقیده متهم نمودهاند. از سویی دیگر، اعتقاد عمیق قرضاوی به مسئلۀ فتح باب اجتهاد و دفاع کمنظیر وی از بنیامیه، از مصادیق بارز سلفگرایی او به شمار میآید. در نهایت، میتوان مدعی شد قرضاوی موافقت نسبی را با مبانی کلامی سلفیۀ معاصر نشان داده است؛ هرچند جزماندیشی سلفیۀ معاصر، برشمردن وی بهعنوان یک عالم تمامعیار سلفگرا را با چالشی جدی مواجه میکند.
خلاصه ماشینی:
نکتـۀ مهـم اينکـه وي بـه جهت ملاحظـات اجتمـاعي جوامـع اسلامي و انديشۀ تقريب گرايانۀ خود، با عدمتقيد به لوازم مباني نظـري سـلف گرايانۀ خود در تبيين توحيد، از تکفير متنسکين به مناسکي چون استغاثه ابـا نمـوده اسـت ؛ امـري کـه در حـوزٔە تطبيـق عملـي لـوازم توحيـد حاکميـت توسـط قرضـاوي نيـز قابل رهگيري است ؛ جـايي کـه وي به سـان محمـد قطـب ، البتـه ملايم تـر از وي، از تصريح به لوازم تأکيد خود بر مسئلۀ توحيد حاکميت ، که بعضا مي توانـد بـه تکفيـر 1 تاريخ دريافت : ۱۳۹۷/۱۱/۲۵ تاريخ پذيرش: ۱۳۹۸/۲/۱۳ * استاديار و عضو هيئت علمي گروه علوم قرآن و فقه دانشگاه شيراز.
اما خود قرضاوي نيز متوجه اين مسئله است کـه سـلفيۀ معاصـر چيـزي جـز مـنهج اثبات صفات، آنهم با تمام تفصيلات موردتوجه ابن تيميه را نميپذيرنـد؛ لـذا ميتـوان ً مدعي شد قرضاوي صرفا در اثبات دو صفت فوقيت و استواء با منهج سلفي ها موافقـت کرده است ؛ لکن در سوي مقابل ، ميتوان موارد ذيل را به عنوان مواضع اختلافي قرضاوي و سلفيۀ معاصر در مسئلۀ تفسير صفات معرفي نمود: تجويز منـاهج تفـويض و تأويـل صفات، معرفي صفات به عنوان نصـوص متشـابه ، تأکيـد بـر لـزوم نفـي تحيـز و حـد و جسمانيت و حدوث از ذات الهي، تأييد ذکر برخي صفات متضمن انفعالات نفساني در قرآن کريم از باب مشاکله ، معرفي مسئلۀ صفات در شمار فروعات عقيدتي، و همچنين تصويب امکان و وقوع مجاز در قرآن و سنت .