چکیده:
اصل ولایت بهعنوان اساس طریقت تصوّف و باطن نبوّت بهشمارمیرود. مقام ولایت متعلّق به کسانی است که خداوند متولّی ایشان گشته و بهعنوان دوست ویژۀ خود برگزیدهاست. مسألۀ ولایت که به پیر و ولیّ این امکان را میدهد تا با تصرّف در احوال مرید او را به سرمنزل مقصود برساند. از نکات مورد تأکید صوفیان در تمام دورههای عرفان و تصوّف اسلامی است. قشیری در آثار خود، بویژه در رسالۀ قشیریّه به بیان بسیاری از مفاهیم بنیادین عرفان و تصوّف از جمله ولایت پرداخته و قدیمیترین تعریف از آن را ارائهدادهاست و بهدلیل تأثیر وی بر آثار پسین، بررسی آثار او در باب ولایت میتواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون این مسأله در تصوّف اسلامی باشد؛ ازاینرو در این پژوهش که با نگاهی متنمحور و به شیوۀ کتابخانهای انجامشده، مبانی عرفانی ولایت و عوامل تحقق آن در انسان از دیدگاه قشیری تبیین و بهنحو نظاممند ارائهشدهاست. نتایج حاکی از آن است که ولایت نزد قشیری امری عطایی و یا کسبی و متعلّق به کسانی است که خداوند افعال و اوصاف بشری را از آنها زدوده و به اوصاف الهی بدلکرده و بیشترین کارکرد آن در رابطۀ مرید و مرادی است. او کرامات را امری موهومی و نشانۀ صدق ولیّ میداند.
The principle of vilayat is as the inside of prophecy and the basis of the path of Sufism and gnosisism. The authority of vilayat belongs to those whom God has been trustee thema and has been protected from rebellion and disobedience and has chosen as his special friend. The issue of saintship which allows the elder and saint to adept in moods of mystic, is one of the points Sufis emphasis in all periods of Islamic mysticism and Sufism. Ghoshairi in his works, especially in the Epistle of Ghoshairiyeh, expresses many of the basic concepts of mysticism and Sufism including vilayat and he has presented the oldest definition of it and because of his influence on the later works, study of his works on vilayat can clarify the general ideas surrounding this issue in Islamic Sufism; Hence, in this paper which is based on a text-based and librarian method, the mystical foundations of vilayat and the factors of its realization in humans is expressed of Qhoshairi's view and presented systematically. The results indicate that vilayat in the Ghoshairi’s works is a forgiven or obtained subject and belonging to those God have eradicated human traits from them and has turned into divine attributes and it's most workable with an adept and elder. He knows wonder wrought as a fantasy matter and a sign of truth saint (vali)
خلاصه ماشینی:
همچنین کلید معرفت حق تعالی، شناخت انسان و مراتب اوست و برجستهترین مرتبۀ انسان، مرتبۀ ولایت است که بالاترین مقام قرب حق تعالی است؛ ازاینرو واژۀ ولایت و مشتقّات آن نظیر ولیّ و اولیاء که در وجود انسان کامل تجلّیمییابد، در مباحث عرفانی از جایگاه ویژهای برخوردار است، تا بدانجا که به عقیدۀ اغلب علماء لزوم ولیّ و امام، الزم از نبی است.
بیان مسأله ولایت یکی از کلیدیترین مباحث در عرفان و تصوّف اسلامی و وسیلۀ تقرّب به حق بهعنوان غایت دین است که بیان نظری آن دارای اهمیّت بسیار است، ازاینرو در طول تاریخ آثار متعددی در باب ولایت نگاشتهشدهاست؛ از جمله آثار قشیری بهویژه رسالۀ او بهعنوان یکی از مهمّترین و جامعترین کتب علمی و عملی صوفیّه، عرضهکنندۀ کاملترین صورت از بحث ولایت است که بهعنوان ارائهدهندۀ یک جهانبینی متقن ولائی میتواند پاسخگوی بسیاری از سؤالات باشد.
اهداف پژوهش هدف اصلی این پژوهش علاوهبر شناخت جایگاه ولایت در عرفان اسلامی بهعنوان مسألۀ اصلی چگونگی ارتباط خداوند با بشر، بررسی روش و غایت عرفانی ولایت و شئون وابسته بدان نظیر کرامات، رؤیت و تکلیف نزد یکی از برجستهترین نظریّهپردازان ولایت یعنی ابوالقاسم قشیری است که نمایانگر رویکرد حداکثری صوفیان در این زمینه نیز میباشد.
حکیم ترمذی بدون آنکه به تقسیمبندی ولایت روی آورد، به تقسیمبندی مراتب اولیاء به دو دستۀ «ولیّ حق الله» و «ولیّ الله حقاً» میپردازد که باتوجهبه ویژگیهای بیانشده برای هریک از آنها، میتوانگفت که همان ولیّ صاحب ولایت عامّه و خاصّه موردنظر اوست، اما بااینحال، کلابادی نخستین کسی است که ولایت را به دو نوع عامّه و خاصّه تقسیممیکند و قرنها بعد ابنعربی نیز از این دو نوع ولایت یادمیکند.