چکیده:
نهجالبلاغه دومین منبع معرفتی در اندیشه اسلامی است. این اثر کهن و فاخر علاوه بر کارکرد ایدئولوژیک که به درونمایههای آن مربوط میشود، به دلیل ارزش بلاغی و زیبائیشناختی، کارکرد ادبی نیز دارد. ویژگی اخیر دستاورد مؤلفههایی چند از جمله کابرد افعال مزید جهت افادهی معانی سازگار با مقتضای حال است که با وجود بسامد فراوان آن در خطبهها، نامهها و پاره گفتارهای امام علی (ع) تاکنون از نظر پژوهشی مغفول مانده و تأثیر آن در ساختار سخن مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله پیشارو با عنوان «بررسی معانی کاربردی افعال مزید (بابهای افعال، تفعیل و مفاعله) در نهجالبلاغه» پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی – توصیفی نمونههایی از افعال مزید را با بهرهگیری از منابع لغوی و شرحهای نهجالبلاغه از نظر معانی کاربردی مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش نشان دهنده ی آن است که بابهای افعال و تفعیل نسبت به دیگر ابواب بیشترین کاربرد را در نهج البلاغه داشته و کاربست افعال مزید در هر یک از بابها از جمله بابهای افعال، تفعیل و مفاعله کاملاً منطبق با مقتضای حال و اهداف خطبه ها، نامه ها و پاره گفتارها بوده است.
Nahj al-balagha is second epistemological source of Islam. This excellent manuscript in addition to ideological function that is concerned with its context, because of rhetoric and aesthetic value has literature function too. This latter trait is because of presence of elements such as usage of additional verbs for creating implications correspondent by situations. This article by title “survey of practical implications of additional verbs (efaal, tafeel and mofaele) in Nahj al-balagha” is a theoretical research with an analytical-descriptive method that surveyed instances of additional verbs by use of verbal sources and interpretations of Nahj al-balagha on practical implications of additional verbs. Researcher by analyzing data concluded: first: additional verbs in Nahj al-balagha have the most implications and efaal and tafeel are used predominantly. Second: practical implications of additional verbs implies capacity of Arabic language in making new words from one source and development of realm of implications. Third, practical implications of additional verbs are accord with conditions and aims of sermons, letters and aphorism
خلاصه ماشینی:
شارحان نهج البلاغه از جمله ابن ابي الحديـد معتزلـي در شـرح نهـج البلاغـه (ابـن ابي الحديد، ١٩٦٧: ٧/ ١٦٨)، علامه ميرزا حبيـب خـوئي در منهـاج البراعـه (خـوئي ، ١٤٠٣: ٧/ ٢٤٦)، کندري بيهقي در حـدائق الحقـائق (الکنـدري ، ١٤١٦: ٥١١/١)، نقوي در مفتاح السعاده (النقوي ، ١٣٨٤: ٤٠١/٨)، انصاريان در المقتطف (انصـاريان ١٤٠٨،: ٤٨٥/١)، شرقي در قاموس نهج البلاغه (شـرقي ، ١٣٦٣: ٢/ ٤٨٩)، يحيـي بن ابراهيم در ارشاد المـؤمنين (الجحـاف ، ١٤٢٢: ٧٧/٢)، سـيد جعفـر الحسـيني در شرح نهج البلاغه (الحسيني ، ١٣٨٩: ١٥٥)، منتظري در درس هـايي از نهـج البلاغـه (منتظري ، ١٣٩٥: ٤٩٣/٤) فعل «لايشکي » را در عبارت مذکور به معنـاي «لا يزيـل شکواکم » قلمداد نموده اند.
از ميان شارحان نهج البلاغه کندري بيهقي در حدائق الحقائق (الکنـدري ، ١٤١٦: ٢٥٥/١)، نقوي در مفتاح السعاده (نقوي ، ١٣٨٤: ٢٩٠/٤)، ابن ابي الحديـد در شـرح نهج البلاغه (ابـن ابـي الحديـد، ١٩٦٧: ١٧٦/٢)، خـويي در منهـاج البراعـه (خـويي ، ١٤٠٣: ٥٤/٤)، شرقي در قاموس نهج البلاغه (شرقي ، ١٣٦٣: ٤٥٤/٢)، يحيـي بـن ابراهيم در ارشاد المؤمنين (الجحاف ، ١٤٢٢: ٤٨٥/١)، ابن ميثم در شرح نهج البلاغه (بحرانـي ، ١٣٧٩: ٦٤/٢)، ميلانـي در شـرح نهـج البلاغـه (ميلانـي ، ١٣٨٧: ١٣١)، عبده در شـرح نهـج البلاغـه (عبـده ، ١٤١٣: ١٠٠/١)، حسـيني شـيرازي در توضـيح نهــج البلاغــه (حسـيني ، بــي تــا: ١٧٠/١)، منتظـري در درس هــايي از نهــج البلاغــه (منتظري ، ١٣٩٥: ٥٠٣/٢)، سيد جعفر حسـيني در شـرح نهـج البلاغـه (الحسـيني ، ١٣٨٩: ٥٨) همگي فعل «اشرط نفسه » را به معناي «هي أهـا و اعـدها للشـر و الفسـاد في الارض » دانسته اند.