چکیده:
موضوع این مقاله بررسی و تحلیل تطبیقی نقش ارزشها و نگرشهای دینی بر الگوهای روابط فضایی در خانههای مسلماننشین و زرتشتینشین شهر کرمان است. بر اساس نظریات اندیشمندان، در شکلگیری خانه و روابط فضایی حاکم بر آن، فرهنگ، تأثیر عمیقی دارد. یکی از وجوه فرهنگ، ارزشها و نگرشهای دینی است، که با شناخت آنها، میتوان معماری مطلوب مبتنی بر بوم و فرهنگ ایجاد کرد. این مقاله در بخش روششناختی از نظریه نحو فضا بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش شناخت میزان تأثیرپذیری الگوهای روابط فضایی خانههای مسمانان و زرتشتیان از ارزشها و نگرشهای دینی آنها و همچنین شناخت اشتراکات و افتراقات کالبدی و فضایی خانهها بر مبنای تفاوتهای فرهنگ دینی آنهاست. روش به کار رفته در این پژوهش، ترکیبی از روشهای تفسیری- تاریخی با تکنیک تحلیل محتوا و استدلال منطقی است. همچنین با استفاده از مطالعات کتابخانهای، مطالعات تاریخی صورت گرفته و شبیهسازی با نرمافزار گرسهاپر و پلاگین اسپیس سینتکس و نرمافزار دپث مپ و تحلیل گرافهای توجیهی تهیه شد. این گرافها برای 16 نمونه از خانههای تکحیاطه مرکزی مسلماننشین و زرتشتینشین شهرکرمان که به صورت خوشهای هدفمند انتخاب شده بودند، به کار گرفته شد. تحقیق روی شاخصههای تفاوت درصد حیاط و ساختمان، تفاوت درصد جرم و فضا، میزان شفافیت نمای جنوبی خانهها و مؤلفههای نحو فضا صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که خانههای مسلمانان در شاخصهای مطالعه شده دارای تفاوتهایی آشکار و پنهان نسبت به خانههای زرتشتیان است. میتوان دلایل این تفاوتها را در اختلافات فرهنگ دینی و اعتقادات این دو دین جستوجو کرد و میتوان نتایج آن را در کالبد معماری این خانهها مشاهده نمود.
The subject of this paper is a comparative analysis of the role of religious values and attitudes on patterns of spatial relationships in Muslim and Zoroastrian homes in Kerman. According to thinkers, the culture has a profound effect on the formation of the house and the spatial relationships that govern it. One of the aspects of culture, values and religious attitudes is that, with their knowledge, one can create a culture-based architecture. This article has been used in the content section of the theory of reflection in art, and in the methodological part, it has used the space syntax theory. The method of this research is a combination of interpretive historical method with content analysis and logical reasoning techniques. Research steeps are using library studies, historical studies and simulation by using Grasshopper software with Space syntax plug-in, Depth map software and analysis the G-graph of 16 samples. This research was based on the differences between the percentages of the yard and the building, the difference in the percentage of mass and space, the level of transparency of the south facades of the houses and the components of the syntax space. The results of the study indicate that spatial patterns in the houses of Zoroastrian and Muslims do not have a significant and fundamental impact on their religious culture. The sociological aspects of the context have dominated the religious foundations in the formation of spatial relationships in Kerman.
خلاصه ماشینی:
روش نحو فضا نظریهای است که نگاهی نو به فضا و مکان در شهر و خانهها دارد و برای توصیف انگیزشهای رفتارهای اجتماعی و فرهنگی درون شهر و فضاهای خانه به کار برده میشود و از تحلیل آن میتوان به الگوی مناسب ارتباطات فضایی دست یافت(Hillier and Hanson,1984,Wineman et al.
این هدف با روش تفسیری- تاریخی و استفاده از تکنیک چیدمان فضا و بهرهگیری از روشهای نوین مطالعهی مقداری برای تحلیل روابط فضایی در فضای معماری و با تحلیل ضرایب افتراق، همپیندی، مرکزیت، دسترسی، کنترل، عمق، و خوانایی در میان فضاهای 16 نمونه از خانههای سنتی کرمان شامل 8 خانه زرتشتینشین و 8 خانه مسلماننشین انجام شدهاست.
شکل 5 - مقایسه میانگین مشخصههای کالبدی- فضایی خانههای مسلماننشین و زرتشتینشینFig. 5- Comparison of the average physical-spatial characteristics of Muslim and Zoroastrian houses مقایسه میانگین شاخصهای کالبدی- فضایی خانههای مسلماننشین و زرتشتینشین نشان میدهد که بیشترین تفاوت در بین ابعاد و این شاخصها، بین نمونههای مطالعه شده به ترتیب مربوط به درصد حیاط- ساختمان، درصد جرم- فضا، و میزان شفافیت جداره اصلی نورگیر خانه (جبهه جنوبی) است.
شکل6- مقایسه میانگین اطلاعات استخراج شده در بین خانههای مسلماننشین و زرتشتینشینFig. 6- Comparison of the average information extracted between Muslim and Zoroastrian houses بررسی نمودار مربوط به شاخصهای روابط فضایی در بین نمونههای مسلماننشین و زرتشتینشین نشان میدهد که تقریبا شاخص کنترل و شاخص مرکزیت در هر دو آنها برابر است.
[in Persian] SheikhBahaie, AmirReza (2019), Study of the principle of Introversion in Iranian housing based on the space syntax method, Journal of Urban and Rural Management, Volume 18 - Issue 54.