چکیده:
بر اساس نظریه پورتر (1990) کشورها در مسیر توسعه از مراحل متفاوتی عبورمی کنند: مرحله اول صادرات کالاهای اولیه و مواد خام، مرحله دوم صادرات محصولات سرمایه بر صنعتی، مرحله سوم صادرات محصولات دانش بر و سرانجام جنگ طبقاتی برای تصاحب ثروت بیشتر میباشد. این مقاله به بررسی رفتار مسیر توسعه، از طریق تجارت اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (اکو) در قالب مدل جاذبه جهانی میپردازد. این موضوع در برآوردهای جداگانه برای کشورهای عضو اکو به تفکیک کالاهای صادراتی صنعتی و کشاورزی انجام شد. نتایح تحقیق حاکی از آن است اهمیت و ضریب تاثیر عوامل موثر بر صادرات صنعتی همچون تولید ناخالص داخلی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی برای کالاهای صنعتی به مراتب بسیار بالاتر و بیشتر از محصولات کشاورزی و مواد خام میباشد واعضای اکو به جای تمرکز بر دستیابی به مراحل بعدی توسعه بهتر است به افزایش انباشت سرمایههای انسانی و اجتماعی بپردازند.
According to Porter (1990) theory, countries go through different stages in the development path: the first stage is the export of raw materials and raw materials, the second stage is the export of industrial capital products, the third stage is the export of knowledge products and finally the class war for more wealth. . This paper examines the behavior of the development path through the trade of members of the Organization for Economic Co-operation and Development (EEC) in the form of the Global Attraction Model. This was done in separate estimates for ECO member countries separately for industrial and agricultural exports. The results indicate that the importance and impact factor of factors affecting industrial exports such as GDP, human capital and social capital for industrial goods is much higher and more than agricultural products and raw materials, and ECO members instead of focusing on achieving In the next stages of development, it is better to increase the accumulation of human and social capital.
خلاصه ماشینی:
Dias,Joilson سعي شده است در قالب يک مدل جاذبه متشکل از اعضاي اکو (آندسته از کشورهايي که داده هاي مطلوبي در حوزه تجارت گزارش نمودند که شامل ايران ، ترکيه ، پاکستان و آذربايجان ميباشند سايرکشورهاي عضو اکو که در مدل بکارگرفته نشدند عبارتند از افغانستان ، ازبکستان ، تاجيکستان ، ترکمنستان ، قرقيزستان و قزاقستان )، کشورهاي مهم جهان (که اکنون بيشترين نرخ رشد اقتصادي را دارند از جمله چين و هندوستان ) و ژاپن و ايالات متحده آمريکا که بيشترين gdp جهان را دارند، در سطح کالايي بر حسب تعرفه هاي ٦ رقمي نظام هماهنگ گمرکي (HS )، تأثير سرمايه انساني و اجتماعي را بررسي مينمايد تا چشم انداز روشني براي تجارت متقابل کالاهاي کشاورزي و صنعتي بين اين کشورها به دست آورد (لازم به ذکر است اين مقاله با کدهاي جزيي و دقيق کالايي سر و کار دارد نه کل واردات ).
A. , Sanjay Komar and Mousumi Das در کل مقالات مربوط به سرمايه انساني و تأثير آن بر رشد اقتصادي و افزايش صادرات ، پس از انتشار مقاله رومر (١٩٨٦)بسيار زياد شده و هنوز نتايج تحقيقات در اين مورد ادامه دارد تعداد مقالات مربوط به رابطه سرمايه انساني و دو متغير ديگر بسيار زياد، اما رابطه ميان سرمايه اجتماعي و انساني توأم بر جريانات تجاري دوجانبه کم است .
E. (1979), “A theoretical Foundation for the Gravity Equation”, American Economic Review, 69,March Anderson Martin and Sara Johansson (2010), “Human Capital and the Structure of Regional Export Growth”.
H. (1989), “The Generalized Gravity Equation, Monopolistic Competition, and the Factor Proportions Theory in International Trade”, review of economics and statistics, No. 71.