چکیده:
زمینه و هدف: اعتماد از عناصر مهم و محوری در تسهیل روابط اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناخت رابطه ی میزان قانونگریزی و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، در بین ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج بوده است. در این پژوهش، از دیدگاه گیدنز و زتومکا برای چارچوب نظری استفاده شده است.
روششناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه ی محقق ساخته و دیگرانساخته بوده است. جامعه آماری پژوهش- برابر با سرشماری سال 1390 کل کشور- 88278 نفر بوده که با استفاده از جدول لین (1976)، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. برای دستیابی به نمونه های تحقیق، از روش نمونهگیری تصادفی سامانمند از نوع طبقهای چندمرحلهای استفاده شده است. برای ارزیابی روایی، از اعتبار صوری و برای ارزیابی میزان انسجام درونی (پایایی) گویه های متغیّر وابسته و متغیّر مستقل، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (026/0- r =) و مقدار سطح معناداری (617/0 = Sig)؛ بین متغیّر میزان قانونگریزی و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، رابطهی معناداری وجود نداشته است. همچنین با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (115/0r =) و مقدار سطح معناداری (025/0 = Sig)؛ بین سنّ پاسخگویان و میزان اعتماداجتماعی آنان در روابط بین شخصی، رابطهی معناداری وجود داردو با افزایش میزان سنّ، میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان در روابط بینشخصی به نسبت کمی افزایش مییابد.
نتیجه گیری: با افزایش یا کاهش در میزان قانونگریزی افراد، هیچ تغییری در میزان اعتماد اجتماعی خود آنان در روابط بین شخصی ایجاد نمیشود.
Background and objectives: Trust is an important element in facilitating social relations. The main purpose of this research was to study the relationship between the degree of lawlessness and social trust in interpersonal relationships among residents over the age of 18 years in the city of Yasuj. In this research, the Giddens and Zetomka's viewpoints have been employed for the theoretical framework. Methodology: This research methodology is of a survey type. The instruments were researcher-made and other-made questionnaires. The statistical population of the research included 88278 people based on the census of the country in 2011. The sample size was calculated as 384 using the Lane table (1976). In order to achieve the research samples, a systematic stratified random sampling and multi-stage method has been used. The face validity was used to assess validity, and the Cronbach's alpha test was used to assess the internal consistency (reliability) of dependent variables and independent variables. Findings: The results of this study showed that there was no significant correlation between the level of lawlessness and social trust in interpersonal relationships, due to Pearson correlation coefficient (r = -0.226) and significant level (Sig = 0.617). Also, according to the Pearson correlation coefficient (r = 0.15) and significant level (Sig = 0.225), there is a significant relationship between the age of respondents and their level of social trust in interpersonal relationships, and with increasing the age, the level of social trust of respondents in the interpersonal relationships increases slightly. Results: By increasing or decreasing the degree of lawlessness of individuals, no change in their level of social trust in interpersonal relationships would be made.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلي اين پژوهش ، بررسي و شناخت رابطه ي ميزان قانون گريزي و اعتماد اجتماعي در روابط بين شخصـي ، در بـين سـاکنان ١٨ سال به بالاي شهر ياسوج بوده است .
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که با توجه به مقدار ضريب همبستگي پيرسون (٠/٠٢٦- = r) و مقدار سطح معناداري (٠/٦١٧ = Sig)؛ بين متغير ميزان قانون گريزي و اعتماد اجتماعي در روابط بـين شخصـي ، رابطـه ي معناداري وجود نداشته است .
همچنين با توجه به مقدار ضريب همبستگي پيرسون (٠/١١٥= r) و مقدار سطح معناداري (٠/٠٢٥ = Sig)؛ بين سن پاسخگويان و ميزان اعتماد اجتماعي آنان در روابط بين شخصي ، رابطه ي معناداري وجود دارد و با افزايش ميزان سن ، ميزان اعتماد اجتمـاعي پاسـخگويان در روابـط بـين شخصـي بـه نسبت کمي افزايش مي يابد.
بنابراين لازم است ؛ ميزان اعتماد اجتماعي در روابط بين شخصي و عوامل مـرتبط بـا آن مورد ارزيابي قرار گيرد تا با سنجش ميزان فعلي اعتماد اجتماعي و يافتن مشـکلات پيش روي آن ، بتوان راهکارهاي سازنده اي در جهت ارتقاي سطح اعتمـاد اجتمـاعي در جامعه ارائه داده و بتوان اقدامي سازنده براي توسـعه ي جامعـه و همچنـين خـدمت بـه نسل هاي آينده انجام داد.
واژه ي «Trust» در فرهنگ اکسفورد، به عنوان اتکا يا اطمينان به نـوعي کيفيـت يـا صفت يک شخص يا يک چيز، يا اطمينان به حقيقت يک گفته توصيف مي شود (گيدنز، ١٣٧٧: ٣٧) و اعتماد اجتماعي را مـي تـوان داشـتن حسـن ظـن بـه ديگـران در روابـط اجتماعي که داراي دو طرف اعتمادکننده ١ و اعتمادشونده ٢، فرد يا گروه است دانست که تسهيل کننده ي روابط اجتمـاعي بـوده و امکـان سـود يـا زيـان را در خـود نهفتـه دارد (اميرکافي ، ١٣٨٠: ١١).