چکیده:
تکنولوژی کلید فهم مراحل و الگوهای فرهنگی است. در مطالعۀ پیشرو با تمرکز بر روند تحولات تکنولوژی و الگوهای فرهنگی، روند تکنولوژی به همراه الگوهای فرهنگی در طول تاریخ مطالعه شده است. لذا جهت دستیابی به این هدف، از روش اسنادی بهره گرفته شده است. این پژوهش نشان داد که بر اساس نظریات مردمشناسانی همچون تایلر، فریزر، مورگان، مالینوفسکی، استراس، مارگارت مید، هریس و بودریار، تکنولوژی در پیشرفت فرهنگی تمدن میتواند کارکرد داشته باشد. اما زمانی نیز برخی تکنولوژیها همچون رسانهها میتوانند موجب دگرگون کردن فرهنگ و یا آسیبرسانی به آن شوند. بهطوری که در اقوام شکارگر و کشاورز ابزارهای سادهای که توسط فرد بومی آن منطقه و برای هدف خاص ساخته میشد این ابزار با کاربردش در اعتقادات و باورها، اخلاقیات و دین و محیط زیست و همکاری موجب پیشرفت و تقویت آن جامعه میشد. حال آنکه در جوامع صنعتی و فرا صنعتی از جهاتی به رفاه انسان کمک شایان توجهای نموده اما باعث تخریب محیط زیست، از بین رفتن دین و اخلاقیات شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مطابق نظریات مردم شناسان، تکنولوژی میتواند موجب رشد الگوهای فرهنگی شود.
Technology is the key to understanding cultural stages and patterns. In a leading study focusing on the evolution of technology and cultural patterns, the trend of technology along with cultural patterns has been studied throughout history. Therefore, in order to achieve this goal, the documentary method has been used. This research showed that according to the theories of anthropologists such as Tyler, Fraser, Morgan, Malinowski, Strauss, Margaret Mead, Harris and Baudrillard, technology can play a role in the cultural development of civilization. But sometimes some technologies, such as the media, can change or damage a culture. In the case of hunter-gatherer and farmer tribes, simple tools made by the natives of that region for a specific purpose, by using them in beliefs and beliefs, ethics, religion, environment and cooperation, contribute to the development and strengthening of that society. While in industrial and post-industrial societies, in some ways, it has contributed significantly to human well-being, but it has caused the destruction of the environment, the destruction of religion and morality. The results showed that according to anthropologists, technology can lead to the growth of cultural patterns.
خلاصه ماشینی:
اما برخي نگرش هاي سطحي، تکنولوژي را تنها معادل ابزار و تجهيزات ميدانند، به طوري که لينتون انسان شناس امريکايي در اينباره که تکنولوژي مهمترين معيار و مقياس براي مواجهه با جهان و ديگر اشکال حيات قرار گرفته است معتقد است ، در تمدن و فرهنگ آمريکايي امروز، اين دغدغه و علاقه و هدف محوري، حول اختراعات تکنيکي شکل گرفته و به افراط گراييده است .
براساس اين تعريف ، تکنولوژي ميتواند با فرهنگ که عبارت است از ميراث تاريخي-اعتقادي يک جامعه که از عناصر عيني و ذهني سازمان هاي اجتماعي در طي زمان منبعث ميگردد، فرايندي متحول و پويا از استحاله انرژي در مفهوم عام آن که از نسلي به نسل ديگر ميآيد و از اين طريق به حيات خويش ادامه ميدهد، ارتباط داشته باشد.
در پژوهش حاضر سعي شده است تا با طرح سؤال هايي که ؛ «تکنولوژي و الگوهاي فرهنگي چه ميباشند و داراي چه ابعادي هستند؟»، «اين دو چگونه بر يکديگر اثر ميگذارند؟»، «مصداق هاي آن ها در طول تاريخ چگونه بوده است ؟» و «چه مکاتب مردم شناسي با اين دو حوزه ارتباط دارند؟» و با بهره گيري از يافته هاي تحقيقات انديشمندان ، به مطالعه آن ها پرداخته شود.
راپاپورت ٣ که از پايه گذاران مطالعات محيطي-رفتاري است خانه را به عنوان محل سکونت و محفل اصلي خانواده ميداند و مطرح ميکند خانه بيش از آنکه ساختار کالبدي(تکنولوژي ابزار لازم براي ايجاد محيط مطلوب ) باشد نهادي است با عملکردي چند بعدي متأثر از اجتماع ، فرهنگ ، آئين مذهبي، اقتصاد و شرايط محيطي و از آنجا که خود امري فرهنگي است ، شکل و سازمان آن نيز متأثر از فرهنگي است که ساخت خانه محصول آن است .