خلاصه ماشینی:
"بگذارید معنی معمولی همیشگی را یکبار مرور کنیم:«در آرزوی نافهگشایی باد صبا از آن طره،از پیچش موی مشکین او خون در دلها افتاده است.
بالاخره آیا«در آرزوی نافهگشایی صبا از آن طره»خون در دل عشاق افتاده است یا«از تاب جعد مشکین او»چنین شده است؟ از آنجا که به دلیل تکرار،ذهن ما به بافت این بیت عادت کرده است، بگذارید در یک بستر جانشینی(که راه درست بررسی ساختار نحویست)،به این بیت نگاه کنیم.
به این ترتیب این بیت را باید اینگونه توجیه کنیم که:«عشاق در امید نافهگشایی باد صبا از طرهی او[هستند،اما]از دست جعد مشکین او خونین دل شدهاند.
من پیشنهاد خود را تنها با جابجایی کلمات بیت به این شکل ارائه میدهم که:به بوی نافهیی کآخر صبا زان طره از تاب جعد مشکینش بگشاید،چه خون در دلها افتاد."