چکیده:
یکی از محورهای اصلی نقد بومگرا "Ecocriticism" بررسی ارتباط متقابل انسان و محیطزیست است؛ این نوع نقد نحوة نگرش انسان به طبیعت و چگونگی بازتاب مسائل زیستمحیطی در آثار ادبی را بررسی میکند و تاثیری را که انسان بر طبیعت و طبیعت بر ویژگیهای فیزیکی و روانی انسان دارد، مورد واکاوی قرار میدهد تا با در نظر گرفتن ملاحظات زیستمحیطی، به بهبود نگرش انسان به طبیعت و در پی آن، اصلاح رفتار بشر با طبیعت بپردازد. در رمان اهل غرق منیرو روانیپور، طبیعت تنها مکان رویداد حوادث تلقی نمیشود؛ بلکه بهعنوان بستر و زمینة اصلی داستان، خود عامل پیشبرد حوادث است و بهطور مستقیم بر شخصیتها اثر میگذارد و همچنین بهطور متقابل تحت تاثیر انسانها و تصمیمات آنها قرار میگیرد. در این داستان، شخصیتها گاه خود را در مقابل قدرت دریا بهعنوان بخشی از حیاتوحش، مطیع و ناتوان میدانند و دچار وحشت و سرگردانی میشوند و گاه آن را دستخوش قدرتطلبی خویش قرار میدهند و گاهی نیز با طبیعت میآمیزند و در دامانش به آرامش میرسند.
One of the main axioms of eccentric criticism is the examination of the interrelationship between humans and the environment. This type of criticism seeks to understand how human attitudes to nature and how environmental issues are reflected in literary works and to analyze the impact that human beings have on nature and the physical and psychological properties of humans in literary works. In Moniro Ravanipour's Ahl-e-Ghargh, nature is not only regarded as the scene of events but as the main context of the story itself, the agent of events and the advancing events, directly affecting the characters and interacting with humans and their decisions. In this story, the characters sometimes find themselves exposed to the power of the sea as part of submissive wildlife, and sometimes it is nature that inevitably interferes with man and his power. In this story, the characters are sometimes frightened and wandering against nature, sometimes mingling with nature and resting in its lap.
خلاصه ماشینی:
٢. مقاله هايي که در اين زمينه نگاشته شده است ، عبارت اند از: «بررسي رئاليسم جادويي و تحليل رمان اهل غرق » (١٣٨٤) از ناصر نيکوبخت و مريم رامين نيا که در آن ، رمان با توجه به ويژگيها و مشخصه هاي رئاليسم جادويي بررسي شده است ؛ «تحليل ساختاري رمان اهل غرق » (١٣٩٣) از تيمور مالمير و عليرضا ناصربافقي که نويسندگان بر اساس نظريۀ ساختاري تودورف به بررسي رمان اهل غرق پرداخته اند؛ «بينش اساطيري در آثار منيرو روانيپور» (١٣٩٣) از فرزانه مونسان ، عباس خائفي، علي تسليمي و محمدعلي خزانه دارلو که در آن به کارکرد اسطوره ها در آثار روانيپور پرداخته شده است ؛ «کاوش گفتمان کنشي گرمس در رمان اهل غرق از منيرو روانيپور» (١٣٩٨) از ليلا رحمتيان ، خليل بيگ زاده و غلامرضا سالميان که در آن نويسندگان ، بر اساس گفتمان کنشي گرمس ، به بررسي نقش عوامل کنشي در آفرينش نظام گفتماني کنشي- القايي يا مجابي در رمان اهل غرق پرداخته اند؛ بنابراين با بررسي پژوهش هاي صورت گرفته ، ميتوان به اين نتيجه رسيد که تاکنون هيچ گونه پژوهشي در زمينۀ نقد بوم گرايي (محيط زيستي) رمان اهل غرق صورت نگرفته است .