چکیده:
نوسلفی گری در اندیشه اهل سنت و احیاگری در تفکر شیعی و تعابیر و تفاسیر مختلف از آن از مسائل مهم متفکران و اندیشمندان جهان اسلام محسوب میشود. ازجمله متفکرانی که در این قلمرو دارای دیدگاههای قابل مطالعهای هستند، میتوان به دیدگاه شهید مرتضی مطهری ازجمله اندیشمندان احیاگری در تفکر شیعی و یوسف قرضاوی از اندیشمندان شاخص نوسلفی اهل سنت اشاره کرد. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با بهرهگیری از رویکرد تطبیقی به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که اندیشه های نوسلفی و احیاگران تفکر شیعی چه تفاوتها و شباهت هایی دارد. مقایسه تفکر این دو اندیشمند نشان دهنده شباهتها و تمایزات ادراکی آنان از اسلام است. درنتیجه، مقایسه اندیشه های احیاگری در تفکر شیعی با ایده های نوسلفی اخوانی قرضاوی نشان می دهد که آنها به جامعیت دین اسلام اعتقاد دارند. اعتقاد به لزوم برقراری حکومت اسلامی نیز در هر یک از این دو اندیشه مشاهده می شود؛ با اینحال آنها در شکل حکومت تفاوت دیدگاه دارند. شهید مطهری و قرضاوی جدایی دین از سیاست را با اسلام بیگانه می دانند. پذیرش دموکراسی و آزادی در اسلام ازجمله شباهت های دیگر دیدگاههای شهید مطهری و قرضاوی است؛ بااینحال تفاوت ماهوی دموکراسی اسلامی و غربی از دیدگاه های این اندیشمندان برداشت میشود. پذیرش حقوق زنان نیز از شباهتهای دیدگاه های شهید مطهری و قرضاوی است. همچنین این اندیشمندان بر عدم اعتبار ناسیونالیسم در اسلام تأکید دارند.
New Salafism in Sunni thought and revival in Shia thought and their different interpretations are among the most important issues of Islamic world’s philosophers. Among the thinkers that have analyzable thoughts, are Yusuf al-Qaradawi and martyr Morteza Motahari. This study uses the descriptive-analytical method and comparative approach to answer the main question: what are the similarities and differences between Sunni New Salafism thoughts and Shia revival thoughts? Comparing the thoughts of these two scholars shows their interpretative similarities and differences of Islam. The comparison shows that these two thoughts both believe in the universality of Islam. The belief in necessity of establishing an Islamic government is also seen in both of these thoughts, although their viewpoints differ in the form of government. Martyr Motahari and Qaradawi believe that the separation of religion and politics is alien to Islam. Accepting democracy and freedom is among the similarities of their viewpoints, although a difference in the nature of Islamic democracy and western democracy is interpreted. Accepting women’s laws is one of their similarities. They also emphasize on invalidity of nationalism in Islam.
خلاصه ماشینی:
مثلا از نظر يک زيست شناس ، دولت يک ارگانيسم ، يک موجود زنده است ؛ از نظر جامعه شناس دولت واقعيت يا پديده اي اجتماعي است ؛ از نظر روانشناس ، دولت ساختاري ذهني است ؛ از نظر مورخ ، دولت محصول نيروهاي تاريخي است ؛ از نظر ايده آليست ها، دولت تجسم اراده واقعي مردم است ؛ از نظر واقع گراها، دولت ارگان يا نهاد قدرت و زور است ؛ از نظر حقوقدان دولت شخص حقوقي است که حقوق و تکاليف شهروندان خود را تعبير و تفسير مي کند و اراده ٦٧ آن ها را به صورت قانون بيان مي دارد و از نظر مارکسيست ها، دولت مکانيسمي براي حفظ سلطه طبقه اي بر طبقه ديگر است (عالم ، ١٣٩٢-ج : ٢٢٩)؛ بنابراين مي توان گفت که دانش واژه دولت در رديف گيج کننده ترين واژه هاست ، چراکه اکثرا آن را با عناوين گمراه کننده اي مانند مجموعه اي از نهادها، يک واحد سرزميني ، واحدي تاريخي ، يک انديشه فلسفي و مانند آن به کار مي برند (هيوود، ١٣٩٠: ١١٤) در حقيقت تحليل و بررسي انواع تعريف ها و واقعيت دولت ها نشان مي دهد عناصري وجود دارند که براي موجوديت و حفظ دولت بنيادي هستند و در صورت وجود نداشتن هر يک از اين عناصر، دولت نيز وجود نخواهد داشت .