چکیده:
توافقات ضمن طلاق توافقی با نزدیک کردن آثار طلاق به چهرة دلخواه زوجین، باب نسبتاً جدیدی را به مباحث حقوق خانواده افزوده است. از آنجا که این توافقات با تراضی زوجین در ضمن طلاق درج میشوند، روشی کارآمد برای جلوگیری از تنشهای ناشی از طلاق میباشد؛ اما با عدم تبیین ماهیت آن از هدف خود دور مانده است. چه طلاق توافقی، چه خود توافقات چندان مورد پژوهش ماهیتشناسی قرار نگرفتهاند. از مباحث اختلافی درخصوص طلاق توافقی، کشف ماهیت آن است. ما در این مقاله با نظر به این اختلاف، بهدنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که ماهیت توافقات ضمن طلاق توافقی چیست. آنچه این نوع طلاق را از طلاق ساده متمایز میکند، تراضی زوجین با یکدیگر در آثار طلاق است؛ اما نقش این تراضی تبیین نشده است تا مشخص گردد توافقات انجامشده تنها داعی و انگیزه در طلاق است یا شرط ضمن طلاق. این پژوهش به روش توصیفیـتحلیلی با بررسی ماهیت طلاق توافقی و توافقات ضمن آن، مشخص میکند که این توافقات از جنس شرط میباشند. بنابراین از مقررات قانون مدنی در مبحث شروط پیروی میکنند که مهمترین اثر آن برخورداری این توافقات از ضمانتاجرای عدم انجام شرط است.
Agreements in a consensual divorce have opened up a relatively new topic in family law issues by bringing the consequences of divorce closer to the couple's preferences. Since these agreements are included in the divorce with the consent of the couple, they are effective ways to avoid the tensions resulting from the divorce, but their purpose has been neglected due to the lack of explanation of their nature. Neither a consensual divorce nor the agreements have been studied much in terms of nature. One of the controversial issues over a consensual divorce is finding the nature of this type of divorce. Accordingly, this study is conducted to answer the question of what is the nature of agreements during a consensual divorce. The couple's consent on the consequences of divorce distinguishes this type of divorce from a simple divorce. However, the role of consent is not explained to determine whether the agreements are the only motives in the divorce or are they the conditions of the divorce? This descriptive-analytical study examines the nature of consensual divorce and the agreements obtained from it to determine that these agreements are conditions. So, they follow the provisions of the Civil Code in the matter of conditions, the most important effect of these agreements is the guarantee of the non-fulfillment of the condition.
خلاصه ماشینی:
همین مدخلیت ارادة زن و بحث توافقات، سبب تردید در ماهیت طلاق توافقی میشود و به دنبال آن، این سؤال مطرح است که طلاق توافقی عقد است یا ایقاع و اگر ایقاع است، بائن است یا رجعی؟ در پاسخ به سؤال باید گفت: ماهیت طلاق توافقی بهدلیل حضور مؤثر ارادة زن در آن، محـل اشکال و تردید است و سابقة حقوقی طولانی ندارد و در فقه نیز مطرح نشده است؛ اما در مورد خلع و مبارات، مباحثی در این خصوص آمده و نظرات مختلفی عرضه شده است.
نظریة ایقاع بودن برمبنای این نظریه، از آنجا که خلع جهت تحقق متکی به ارادة مرد است، پس از ایقاعات است؛ اما برخی آن را نیازمند صیغة طلاق میدانند و در مقابل گروه دوم معتقد به عدم لزوم اجرای صیغة طلاق پس از وقوع آن هستند.
با توجه به مقررات قانون مدنی، قانون حمایت خانواده مصوب 1391، رویة مرسوم محاکم (که برای طلاق توافقی نیز نیاز به تقدیم دادخواست و تحصیل گواهی عدم امکان سازش و تعیین تکلیف امور مشترک بین زوجین است) و نظر فقهای اعظمی بر طلاق بودن خلع (طوسی، 1420 ق، ج 39، ص 34؛ مکی العاملی، 1411 ق، ج 6، ص 87؛ ابن ادریس، 1410 ق، ج 2، ص 726؛ شایگان، 1375، ص 259)، طلاق توافقی همانگونه که از نام و مقررات مربوط به آن پیداست، طلاق است؛ بر همین اساس است که آثار طلاق را دارد؛ از جمله آنکه برای اجرای آن، زوجه باید در طهر غیرمواقعه باشد، همچنین عدة طلاق نگه دارد و انجام آن بیش از دو بار موجب حرمت نکاح میشود.