چکیده:
جامعهشناسی تاریخی به عنوان روشی مبتنی بر دادهها و سیر توالی رویدادهای تاریخی قابلدستیابی است و جامعهشناسی تاریخی سلطهپذیری به عنوان یک پدیدة اجتماعی قابل طرح و پیگیری در دورههای مختلف تاریخی است. این مقاله با هدف بررسی کتاب جامعهشناسی تاریخی سلطهپذیری ایرانیان ارائه شده است. اثر به دلیل ویژگیهایی که دارد، به عنوان یک اثر دارای نوآوری در این زمینه، شایستة بازخوانی است. نوشتار پیشرو مروری انتقادی بر این کتاب در قالب محورهای زیر دارد: ابهامزدایی در عنوان کتاب، عدم تبیین صحیح و اولیه مسئلة سلطهپذیری، ابهام در روششناسی، عدم هماهنگی در روش و متن، ابهام در مفهوم جامعهشناسی تاریخی. مقاله پس از پرداختن به تأملاتی دربارة جنبه فنی و ویرایشی اثر، با این جمعبندی به پایان میرسد که مسئلة «سلطهپذیری» در نزد مؤلف به عنوان یک مسئلة تاریخی مطرح شده و نویسنده سعی دارد با استفاده از نظریهها و روشهای جامعهشناسی آن را بررسی و تحلیل کند، اما این بررسی نشان میدهد که جامعهشناسی تاریخی رویکردی جامعهشناسانه با بهرهگیری از اطلاعات و دادههای تاریخی در دورههای مختلف است یا به عبارت بهتر روند شدن سلطهپذیری در دورههای مختلف را مورد بررسی قرار میدهد، نه آن چه که مورد توجه این اثر تحت عنوان رویکرد تاریخی با روش جامعهشناسانه است.
Historical sociology can be achieved as a method based on data and sequence of historical events, and historical sociology of domination as a social phenomenon can be designed and followed in different historical periods. This article has been presented with the aim of reviewing the book “Historical Sociology of Iranian Dominance”. Due to its features, this work, as innovative work in this field, deserves to be read. The present article has a critical review of this book in the form of the following axes: ambiguity in the title of the book, lack of correct and initial explanation of the issue of dominance, ambiguity in methodology, lack of coordination in method and text, ambiguity in the concept of historical sociology. After reflecting on the technical and editorial aspects of the work, the article concludes with the conclusion that the issue of "dominance" has been raised by the author as a historical issue and the author tries to use its sociological theories and methods. But this study shows that historical sociology is a sociological approach using historical information and data in different periods, or in other words, examines the trend of domination in different periods, not what is considered in this work as a historical approach with a sociological method.
خلاصه ماشینی:
مقاله، پس از پرداختن به تأملاتی دربارة جنبۀ فنی و ویرایشی اثر، با این جمعبندی بهپایان میرسد که مسئلة «سلطهپذیری» درنزد مؤلف بهعنوان یک مسئلة تاریخی مطرح شده است و نویسنده سعی دارد تا با استفاده از نظریهها و روشهای جامعهشناسی آن را بررسی و تحلیل کند، اما این بررسی نشان میدهد که استادیار، گروه تاریخ، عضو هیئت علمی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران (نویسندة مسئول)،a_sajedi@pnu.
استفاده از اصطلاح حکومت ملی برای سلسلة صفویه که بیشتر یک مفهوم جدید و مربوط به دورة مدرن است، اما باتوجهبه نگاه ویژۀ نویسنده به این دوره تحت عنوان «مفاهیم مدرن» گنجانده شده است (همان: 19).
مسئلة اصلی کتاب (سلطهپذیری) که در عنوان هم متجلی است، بیشتر یک پدیدة اجتماعی است که محقق باید در جامعهشناسی تاریخی برای دستیابی و بررسی میزان معناداری آن در مسیر تاریخ و دورهها و جوامع مختلف، با استفاده از بررسی رویدادهای تاریخی، سعی در تبیین و تحلیل آن داشته باشد.
اما در صفحة بعد، وقتی میخواهد رویکرد خود را به موضوع نشان دهد و روش انجام کار خود را مشخص کند، دقیقاً برخلاف این نظر خود بیان میکند که در این پژوهش «مسئلة سلطهپذیری بهعنوان یک مسئلة تاریخی با استفاده از نظریهها و شیوههای پژوهشی جامعهشناسی بررسی خواهد شد» (همان: 12).
بر این اساس، با استفاده از اطلاعات تاریخی، و بهعبارت بهتر «روندشدنِ مسئلة سلطهپذیری» درطول تاریخ یا دورههای مختلف باید بررسی و تحلیل میشد، اما میبینیم که مسئلة «سلطهپذیری» درنزد مؤلف بهعنوان یک مسئلة تاریخی مطرح شده است که، بهگفتة خود وی، نویسنده سعی دارد تا با استفاده از نظریهها و روشهای جامعهشناسی آن را بررسی و تحلیل کند (همان).