خلاصه ماشینی:
"چارپارهی زیر آخرین اثر طبع اوست: چارپارهی سوختن میخواهم از افروختنهایم بگویم شرحی ز تاب سوختنهایم بگویم میخواهم از دشت وسیع مهربانی یا از مسیر کوفتنهایم بگویم *** هرگز نمینالم ز رنج خستگیها آغاز دیگر دارد این دلبستگیها من شمع بودم سوختم شب تا سحرگه صبح سمن بویم شد این پیوستگیها *** آرام جان من تلاش پرثمر بود بر جان ناآسوده زین خویم شرر بود اما چه شیرین لحظههایی داشتم من وقتی که از تاریکی جهلم حذر بود *** آموزگاری را به جان و دل سپردم با شوق و ایمان دستهاشان را فشردم وادی به وادی با کلامی عاشقانه اندیشههاشان را ز خامی ستردم *** از خواب غفلت بارها دیدم پریدند از باغ دانایی چه گلهایی که چیدند با هر کلام تازه از گنج سخنها تا قلههای شوق دیدم پر کشیدند *** وینک من و این جلوههای پاک هستی دریادلی از من وز آنها شور و مستی صیقل زدم آیینهام را با صداقت مفهوم عشق است این زوال خودپرستی"